طبق روایات اسلامی، در ماه رمضان سال ظهور امام مهدی (علیه‌ السلام) حوادث بسیار عجیبی در جهان رخ می دهند كه از زمان فرود آمدن آدم (علیه ‌السلام) تا آن زمان بی سابقه می باشند.برخورد شهاب سنگی بزرگ به زمین در روایات آخرالزمان ادیان دیگر هم آمده و این فرضیه به حدی قوی است كه بر اساس آن فیلمهای متعددی هم ساخته اند و آن را نشانه پایان حیات كنونی بر روی زمین و شروع عصری جدید می دانند و زمان آن را سال  2012 اعلام كرده اند.

بسیاری از دانشمندان با توجه به شرایط کنونی زمین و بحرانهای موجود بسیار نگران حیات بشر بوده و به مطالعه بر روی حقایقی می پردازند که می تواند روزی منجر به اتمام حیات بر روی سیاره آبی شود.بر اساس شواهد علمی موجود و مدارک تاریخی قدیمی نظریه هایی که به احتمال نابودی جهان تا سال 2012 پرداخته است مورد بررسی قرار گرفته است. اینکه شواهد و قراین نشان دهنده این است که جهان ما رو به نابودی می رود که شکی در آن نیست، و در همه ادیان الهی یا غیر الهی مباحثی در این زمینه مطرح شده است در قرآن کریم به این موضوع به طور مشروح پرداخته شده است و آن زمان را هولناک و عظیم شمرده است و از در هم پیچیدن آسمان و زمین و متلاشی شدن کوهها و دریاها صحبت کرده است .در نزدیكی ظهور علائمی غیر عادی در آسمان مشاهده می شوند از جمله : ظهور ستاره سرخ رنگ كه نشانه ای برای آغاز جنگ و خونریزیهای بسیار است ، ایستایی خورشید در آسمان از زوال تا غروب ، طلوع خورشید از مغرب آن ، ظهور دنباله داری كه مدار آن بطور متناوب تكرار می شود و در دوره های مختلف حیات بر روزی زمین دیده شده و موجب تغییرات شدید جوی و آب و هوایی در زمین می شود.در متون زرتشتیان آمده است:در آسمان نشانه گوناگون پیدا باشد.( زند بهمن‌یسن، ص 11، ف 6 ، بند 4 ) در كتاب مقدّس می خوانیم :و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود...* و آن گاه پسر انسان( عیسی مسیح) را خواهند دید كه بر ابری سوار شده، با قوّت و جلالِ عظیم می آید. (كتاب مقدّس، عهد جدید، ص 133، انجیل لوقا، ب 21 ، بند 25 و 27)بررسی روایات نشان می دهد كه طلوع ستاره ای سرخ رنگ و سقوط شهاب سنگ یا ستاره دنباله دار كه موجب خسف در زمین نیز می گردد، از علائمی است كه به نزدیكی ظهور دلالت دارد. در روایات اسلامی و قرآن كریم نیز به صراحت از آخر الزمان و برخورد ستارگان با یكدیگر و تیره شدن خورشید و به هم خوردن نظم سیارات و زلزله های شدید و آتشفشان به عنوان دلایلی برای نزدیكی قیامت یاد شده است. اما بر اساس روایات در هنگام ظهور و قبل از آن نیز از برخورد دنباله داری به زمین یاد شده كه موجب كشته شدن عده زیادی می گردد ولی پایان جهان نیست و ضمن اینكه تاریخی برای آن تعیین نشده است.

آخرالزمان

بطور خلاصه می توان گفت در نزدیكی ظهور علائمی غیر عادی در آسمان مشاهده می شوند از جمله : ظهور ستاره سرخ رنگ كه نشانه ای برای آغاز جنگ و خونریزی های بسیار است ، ایستایی خورشید در آسمان از زوال تا غروب ، طلوع خورشید از مغرب آن ،  ظهور دنباله داری كه مدار آن بطور متناوب تكرار می شود و در دوره های مختلف حیات بر روزی زمین دیده شده و موجب تغییرات شدید جوی و آب و هوایی در زمین می شود .

 

 

پایان دنیا از نظر قرآن 

نامعلوم بودن زمان و کیفیت وقوع قیامت، داراى اثر تربیتى است زیرا در صورت معلوم بودن آن چنانچه زمانش دور باشد، غفلت همگان را فرا مى‏گیرد و اگر نزدیک باشد، پرهیز از بدیها به شکل اضطرار و دور از آزادى و اختیار در مى ‏آید.با وجود نامشخص بودن زمان وقوع قیامت، تعابیر قرآن حاکى از آن است که عمر کوتاه دنیا و همچنین دوران برزخ به قدرى سریع طى مى‏شود که به هنگام وقوع قیامت، انسان‏ها فکر مى‏کنند تمام این دوران چند ساعتى بیش نبود.

با نگاهی به مجموعه آیات قرآن در می یابیم که قرآن زوال و نیستی جهان کنونی را مترادف با نیستی محض آن نمی داند بلکه آن را در بخشی از یک فرآیند قرارداده که به مفهومی پایانی برای آن متصور نیست. به این معنا که نیستی و زوال دنیا و جهان مادی کنونی برای تبدیل شدن به جهانی نو با شکل و شمایل و ماهیتی دیگر می باشد. تبدیل جهان مادی به جهانی دیگر نیازمند فروپاشی این دنیای مادی است که قرآن از آن به «یوم تبدل الارض غیرالارض والسموت» تعبیر می کند. آن چه از آیات قرآن - و حتی بعضی از سوره های اختصاصی که به مسأله پرداخته است- برمی آید، جهان هنگام تبدل از صورتی به صورت دیگر و ایجاد «طرحی نو» دچار حوادث و رخدادهایی می گردد که در قرآن از آن به «اشراط الساعه » تعبیر شده است.مفسران، برخی از تحولات اجتماعی و هم چنین فروپاشی نظام طبیعت و در هم پیچیده شدن و تبدیل آسمان و زمین پیش از ظهور قیامت را که در آیات گوناگونی به آنها اشاره شده، از نشانه های قیامت دانسته اند. در روایات نیز بر تحولات اجتماعی و دگرگونی های کیهانی که پیش از قیامت واقع می شود عنوان "اشراط الساعه" و نشانه های رستاخیز اطلاق شده است.در قرآن کریم به بسیاری از دگرگونی های طبیعی که در آن زمان رخ خواهد داد اشاره شده است مثل : -ظهور دود (گاز) در آسمان -دمیده شدن صور - تاریک شدن خورشید، ماه و ستارگان -شکافتن کرات - زلزله شدید - فروپاشی کوه ها و ....کسانی که دعاوی شبیه این دعاوی را دارند که کمتر از یک دهه به ظهور مانده است؛ یا پیرمردان ظهور را خواهند دید و یا ... آنان نیز به «توقیت ظهور» رو آورده‌اند و مشمول روایات نهی از توقیت خواهند بودچرا زمان قیامت مشخص نشده است؟«وَ یَقُولُونَ مَتَى هَـذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ ، قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ ، فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ كَفَرُوا وَقِیلَ هَذَا الَّذِی كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ »( سوره ملک ،آیه 25-27) ؛ «و می گویند: اگر راست می گویید، این وعده کی خواهد بود؟» بگو! «علم [آن] فقط پیش خداست و من صرفا هشدار دهنده ای  آشکارم.» و آن گاه که آن[لحظه موعود] را نزدیک بینید، چهره های کسانی که کافر شده اند در هم رود، و گفته شود؛ «این است، همان چیزی که آن را فرا می خواندید!»« یَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِیبًا »( سوره احزاب ، آیه 63) ؛ «مردم از تو درباره رستاخیز می پرسند، بگو «علم آن فقط نزد خداست» و چه می دانی؟ شاید رستاخیز نزدیک باشد».خداوند بلند مرتبه به پیامبر عظیم الشأنش که علم نبوی دارد دستور می دهد به مردم بگو من زمان وقوع قیامت را نمی دانم و علم آن نزد خداست و بس که در چنین روزهایی هر کسی به خود جرأت ندهد که وقتی برای قیامت تعیین کند ، چرا که حکمت خداوند متعال ایجاب می کند که زمان قیامت پنهان باشد تا هر کس ظرقیت وجودی خود را نشان دهد اگر بنا بر دانستن زمان قیامت و مشخص بودن آن بود خداوند متعال خود به آن اشاره می کرد .«قُل لَّا یَعْلَمُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِی شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمِونَ ».( سوره نمل آیاتت65و 66)

قیامت

«بگو: «هر که در آسمان ها و زمین است، جز خدا غیب را نمی شناسند و نمی دانند کی برانگیخته خواهند شد؟» [نه] بلکه علم آنان درباره آخرت نارساست؛ [نه] بلکه ایشان درباره آن، تردید دارند ، [نه] بلکه آنان در مورد آن کور دل اند.»گفتیم که خداوند متعال وقت قیامت را بنا بر مصالحی بیان نداشه است و تأکید دارد که علم به آن هم نزد خداست و بس . در مورد علائم قیامت و ظهور روایات بسیاری به ما رسیده است اما در تعیین وقت آن نه و اگر هم چنین روایتی وارد شده باشد عیب آن از همین جا که معارض با نص صریح قرآن است مشخص می شود .علاوه بر آن امامان عظیم الشأن ما از توقیت و تعیین وقت برای ظهور و به تبع آن قیامت به شدت بر حذر داشته اند.

 روایت نهی از توقیت

در بین روایات غیبت، یکی از مضامین مکرر و موکد، روایات نهی از توقیت (تعیین زمان برای ظهور) است. این روایت از پیامبر اسلام تا امام زمان (علیه السلام) نقل شده است و با تعبیراتی سخت و غلیظ بیان شده است. وقت ظهور سرّ الهی تلقی شده و بیان وقت، کذب و دروغ بر خداوند به شمار آمده است: کذب الوقاتون.(ر.ک. به کتاب‌های: الغیبه (شیخ طوسی) اکمال الدین و اتمام النعمه (شیخ صدوق) کتاب الغیبه (نعمانی) اصول کافی(کلینی) و منابع دیگر.)مسلمانی که به دین و قرآن خود باور دارد شایسته نیست که چنین القائات کذبی را بپذیرد و در امور خود هم ترتیب اثر دهد، بلکه شایسته است همواره در فکر هولناکی قیامت باشد و بر اعمال خود مواظبت کند چرا که در آن زمان مفر و پناهی جز خداوند متعال ندارد و البته مؤمنان رستگرانند و در پناه خدای خود از هر گزندی در امان خواهند ماند.این گونه روایات، که اگر متواتر نباشند، مستفیض می‌نمایند، تأمل برانگیز و مسئولیت سازند. همان گونه که تعیین دقیق زمانی، توقیت است؛ بیان حدود گونه زمانی نیز توقیت است. به عنوان نمونه، کسی که می‌گوید: ساعت 10 به ملاقات‌تان خواهم آمد؛ برای دیدارش وقت‌گذاری کرده است. همین گونه کسی که می‌گوید حدوداً ساعت 10، یا بین 10 و 11 به دیدارتان خواهم آمد، نیز «توقیت» دیدار کرده است و لذا اگر در آن محدوده زمانی دیدار رخ ندهد، متهم به خلف وعده خواهد شد. و خلف وعده هم البته که از گناهان کبیره است.از این رو، کسانی که دعاوی شبیه این دعاوی را دارند که کمتر از یک دهه به ظهور مانده است؛ یا پیرمردان ظهور را خواهند دید و یا ... آنان نیز به «توقیت ظهور» رو آورده‌اند و مشمول روایات نهی از توقیت خواهند بود.حالا عده ای می خواهند بر پایه باورهای خود که مشخص نیست چه هدفی را دنبال می کنند این تنش را در جهان ایجاد کنند که فلان زمان ، زمان پایان دنیا و بروز و ظهور قیامت است و در این راه از ابزرهای پر قدرت رسانه و سینما استفاده می کنند که افکار پلید خود را در ذهن مخاطب نهادینه کنند تا به آن هدف ناپیدای خود برسند .مسلمانی که به دین و قرآن خود باور دارد شایسته نیست که چنین القائات کذبی را بپذیرد و در امور خود هم ترتیب اثر دهد، بلکه شایسته است همواره در فکر هولناکی قیامت باشد و بر اعمال خود مواظبت کند چرا که در آن زمان مفر و پناهی جز خداوند متعال ندارد و البته مؤمنان رستگرانند و در پناه خدای خود از هر گزندی در امان خواهند ماند.حالا بگذارید کسانی که برای دنیا و آخرت مردم تعیین تکلیف می کنند پناهگاه بسازند و خود را نجات یافته و وارثان دنیای جدید بدانند، ولی بدانند که: «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ » (سوره فتح آیه 10)حاشا که از آنچه در انتظارشان هست و خداوند متعال وعده فرموده مفری بیابند.

رستاخیز 21 دسامبر را باور دارید؟

خبر پایان دنیا در روز 21 دسامبر سال 2012 را این روزها احتمالا همه شنیده اند. چند وقتی است  شبکه های اجتماعی و رسانه ها و حتی متن پیامک های تلفنی پر شده اند از خبر پایان دنیا.این طور که معلوم است تاریخ 21  دسامبر از عقاید قوم مایا در آمریكای جنوبی  گرفته شده است، مایا ها تصور می کردند كه در این روز دنیا به آخر خواهد رسید و همه چیز تمام خواهد شد. این شایعه اما مرز قبایل مایا را در نوردیده و این روزها مردم فرانسه در حال هجوم به دامنه كوهی هستند كه می گویند در آن جا توسط موجودات فضایی نجات داده می شوند. در کشور چین هم مردم به سمت بازارهای شمع هجوم آورده اند تا برای خاموشی جهان شمع تهیه کنند.
آخر الزمان

دامنه شایعه پایان دنیا به ایران هم رسیده است و خیلی از ایرانی ها ماجرای پایان دنیا را در شبکه گوگل خود جستجو می کنند. پرسشی که در این میان مطرح می شود این است که چه عاملی باعث  گستردگی شایعه در جامعه می شود و این اتفاق چه پیامدهای را در پی دارد؟

شایعه چیست؟

برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا شایعه را شناخت. براساس تعاریف جامعه شناختی شایعه دارای مشخصاتی است مانند منبع نامشخص، چون شایعه ها معمولا با عباراتی مانند "شنیده می شود" و "مثل اینکه" همراه است که همه نشان از نامشخص بودن منبع خبر دارند. مخاطبان شایعه هم نامشخص و پراکنده هستند و ممکن است افرادی از طبقات و اقشار مختلف اجتماعی در معرض شنیدن شایعه ها قرار بگیرند. سرعت بالای انتقال شایعه از دیگر مشخصه های آن است که باعث می شود صرف زمان کوتاهی به گستردگی مهارناپذیری برسد. هزینه اندک انتقال شایعات از دیگر مولفه های این پدیده است. انتقال شایعه چون سینه به سینه صورت می گیرد، هیچ هزینه ای را برای انتقال نمی طلبد. مهارناپذیری هم دیگر خصوصیات شایعه است. پراکندگی شایعه به اندازه ای است که قابل مهار نیست.

ضعف اطلاع رسانی مهم ترین عامل رواج شایعه

وقتی که رسانه ها وظیفه اصلی خود را که اطلاع رسانی صحیح است ، به درستی انجام نمی دهند راه را برای رواج شایعه باز می کنند. در چنین شرایطی که مردم آگاهی لازم در خصوص اتفاقات پیرامون ندارند چنگ در دامن شایعه می زنند و از این طریق می خواهد در تاریکی نا آگاهی به نور شب پره ای به نام شایعه پناه ببرند.شایعه همیشه در میان مللی رسوخ پیدا میکند که آگاهی اندکی داشته و اطلاعات علمی خود را نسبت به موضوع های مختلف افزایش نمی دهند . لذا جهل و نادانی اولین مشخصه رواج یک شایعه محسوب می شود.

فرهنگ شفاهی راه انتقال شایعه را باز می کند

شایعه یکی از مولفه های وجود فرهنگ شفاهی و انتقال سینه به سینه اخبار و اطلاعات جامعه است. سالها پیش زمانی که جامعه از امکانات اطلاع رسانی مانند تلویزیون و خبرگزاری و روزنامه بی بهره بود، انتقال اطلاعات از طریق سینه به سینه انجام می شد. اما در روزگاری که به دلیل تعدد روش های انتقال اطلاعات، عصر ارتباطات نام گرفته است، اینکه هنوز هم برخی از طریق شفاهی خبری را انتقال می دهند و در این بین شاخ و برگ بیشتری به قضیه می دهند به این دلیل است که بعضی ترجیح می دهند برای کسب اطلاع به جای اینکه به منابع موثق خبری مراجعه کنند، به گفته های مردم کوچه و بازار اکتفا کنند که در این میان اسیر دست شایعه های غیرواقعی می شوند.

قیامت

جلب توجه دلیل دامن زدن به شایعه

یکی دیگر از دلایل ادامه دادن مسیر شایعه این است که برخی با اشاعه شایعه و اعلام خبرهای غیر مستند به دنبال جلب توجه سایرین هستند. این میل به دیده شدن است که باعث می شود برخی با بیان اخباری خلاف واقع در جمع دوستان و خانواده ، توجه حاضران را به خود جلب کنند و از این طریق اعتبار موقت و کاذب برای خود رقم بزنند.

بازار داغ شایعه در کسادی اعتماد اجتماعی

بازار شایعه معمولا زمانی داغ می شود که از اعتماد اجتماعی مردم کاسته شده باشد. در چنین شرایطی مردم که دیگر اعتماد چندانی به اخبار منتشر شده در رسانه ها حکومتی و دولتی کشور خود ندارد، حقایق را در هجوم شایعه هایی دنبال می کنند که از این سو و آن سو به گوش می رسد و در واقع کاهش اعتماد اجتماعی را می توان دلیل گسترش شایعه در سطوح مختلف جامه دانست.

عوارض شایعه

شاید اشاعه شایعه بسیار آسان باشد اما پیامدهایش دشواری هایی را برای جامعه به همراه می آورد. رواج شایعه باعث می شود مردم جامعه دچار افسردگی شوند و اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. اشاعه شایعه همچنین باعث کاهش اعتماد عمومی در جامعه می شود و دیگر مردم نمی توانند به مقامات و مسئولان کشورشان اعتماد کنند. شایعه همچنین باعث ناکارآمد نشان دادن رسانه می شود و مردم دیگر اعتماد سابق را به رسانه های دولتی شان نخواهند داشت. از دیگر پیامدهای رواج شایعه، تاثیر در زوال حکومت است در ادوار مختلف حکومت های بسیاری وجود داشتند که در اثر گسترش شایعه به ورطه نابودی کشیده شده اند.بازار شایعه معمولا زمانی داغ می شود که از اعتماد اجتماعی مردم کاسته شده باشد. در چنین شرایطی مردم که دیگر اعتماد چندانی به اخبار منتشر شده در رسانه ها حکومتی و دولتی کشور خود ندارد، حقایق را در هجوم شایعه هایی دنبال می کنند که از این سو و آن سو به گوش می رسد و در واقع کاهش اعتماد اجتماعی را می توان دلیل گسترش شایعه در سطوح مختلف جامه دانست.با توجه به تمام پیامدهای رواج شایعه در جامعه اما این طراحان شایعه هستند که به راحتی از این روش اهداف خود را دنبال می کنند و با به بازی گرفتن افکارعمومی جامعه مقاصد شوم خود را دنبال می کنند.

شایعه

روش های مقابله

مسئله ای که در این میان مطرح می شود این است که با توجه به پیامد گسترده شایعه چگونه می توان از بروز این پدیده نابهنجار جلوگیری کرد. یکی از مهم ترین روش های رویارویی با شایعه اطلاع رسانی صحیح از سوی رسانه ها است، چون اگر رسانه های یک کشور اطلاعات صحیح را در اختیار مردم قرار دهد دیگر دلیلی برای اشاعه شایعه به وجود نمی آید. مردم هم باید پیش از این که خود به رواج شایعه دامن زنند، لحظه ای به کسانی که از این طریق به اهداف شوم خود می رسند، فکر کنند و علاوه بر آن به دنبال استنباط و استدلال های صحیح و علمی برای پذیرش اطلاعات باشند . شایعه همیشه در میان مللی رسوخ پیدا میکند که آگاهی اندکی داشته و اطلاعات علمی خود را نسبت به موضوع های مختلف افزایش نمی دهند . لذا جهل و نادانی اولین مشخصه رواج یک شایعه محسوب می شود .