شهید حججی
 
سپس وداع با شهید به زادگاهش تودشکچو کیلومتر ۵۰نایین جهت تشیع وخاکسپاری در گلزار شهدای تودشکچوانتقال یافت.
استاد تمام کاپیتان شهید حجت الله خرم دشتی فرزند پاک تودشک چویه در حادثه سقوط بالگرد اورژانس شیراز در حین ماموریت به خیل شهدا پیوست. وی از نیروی هوایی سپاه شیراز بوده و روحیه شهادت در وی از ابتدای ورود به سپاه وجود داشت.

 
مراسم هفتمین روز خاکسپاری دو شهید غواص گمنام 19 و 20 ساله و همچنین مراسم چهلمین روز درگذشت حجت الاسلام عرب، عصر پنجشنبه در شهربافران برگزار شد.
 
 به گزارش اینا به نقل از ایرنا، در این مراسم اقشار مردم به همراه برخی مسئولان و ستاد گرامیداشت شهدای گمنام شرکت کردند، به طوری که با یک نگاه میشد، همدلی و همزبانی را بین مردم و مسئولان به وضوح دید.
حجتالاسلام عباد محمد تبار، استاد حوزه و دانشگاه در بخشی از این مراسم با اشاره به آیات و روایاتی در زمینه مقام و جایگاه شهید در مکتب اسلام اظهار داشت: سیره شهدا باید همواره مورد توجه همگان قرار گیرد و از آن در زندگی خود الگوبرداری کنیم.
وی درباره مقام شهدا گفت: زنده نگه داشتن یاد و نام شهید و بزرگداشت زمان و مکان شهادت و مدفن و الگوسازی از شخصیت و سیرة زندگی و حماسة ایثارگرانه شهید، بخشی از وظائف جامعه نسبت به شهید است.
در این مراسم پس از تلاوت قرآن جناب سرهنگ اکبری فرمانده ناحیه مقاومت بسیج نایین در بیاناتی به رشادتهای رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس اشاراتی داشتند و خاطراتی از تدفین شهدای گمنام در بعضی مکان ها را بیان کردند.
در ادامه برادر علابیکی به مداحی پرداخت و با سینه زنی جمعیت قبور شهدای گمنام را در بغل گرفته و در جوار شهدای گمنام به اقامه عزا پرداختند.
فرمانده ناحیه مقاومت بسیج نایین گفت: پیکر مطهر۲ شهید گمنام دوران دفاع مقدس، روز جمعه ۲۳مرداد ماه در شهر بافران نایین تشییع و در حسینیه این شهر به خاک سپرده میشوند.
به گزارش اینا، سرهنگ مسعود اکبری، صبح امروز در نشست خبری با اصحاب رسانه شهرستان نایین با اشاره به میزبانی از شهدای گمنام در این شهرستان اظهار داشت: از مهرماه سال گذشته بحث میزبانی شهدای گمنام در نایین دنبال شد که طی دو مرحله حضور نمایندگان بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس، جانمایی تدفین شهدای گمنام در شهرستان صورت گرفت.
اصفهان در ایام شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) میزبان پیکر مطهر 48 شهید تفحص شده دوران دفاع مقدس خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری ایسنا -منطقه اصفهان- سردار شیروانیان مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اصفهان با اشاره به این نکته که اختصاص دادن شهدای گمنام به استانها تا حدود زیادی تابع میزان یگانهای شرکتکننده هر استان در عملیاتهای دوران دفاع مقدس است،افزود: استان اصفهان همانطور که در زمان جنگ تحمیلی نقش بسزایی را داشت و رزمندگان این استان با جانفشانی خود حماسههای بیبدیل خلق کردند،به تبع آنهمه ساله این استان افتخار میزبانی تعدادی از شهدای گمنام را پیدا میکند.
وی در پایان راجع به محل تدفین این شهدا در استان اصفهان گفت:شهدای شناساییشده بر اساس تصمیمگیری سپاه،بنیاد شهید و امور ایثارگران و خانوادههای گرانقدرشان، تدفین و پیکر پاک شهدای گمنام ..........شهر بافران (از توابع شهرستان نائین)
مکان دفن شهدا حسینیه شهر بافران
زمان تشییع متعاقبا اعلام می گردد
شهید دکتر شمس الدین حسینی نایینی  در سال 1312 در سلطان نصیر نایین در یک خانواده مذهبی بدنیا آمد . در سن 4 سالگی پدرش را از دست داد و نزد مادربزرگش پرورش یافت. وی از کودکی طعم رنج را چشید و در میان مردم محروم زیست و از نزدیک با دردهای مردم مستضعف آشنا بود . وی مدتی از دوران تحصیلی را در اصفهان بود و نیز در این شهر دوره متوسطه را گذرانید و در مدرسه صدر به کسب معارف اسلامی پرداخت . ادبیات را نزد حاج احمد آقایکی از فضلای حوزه آموخت و در محضر درس مرحوم حاج سید محمد حسین عالم نجف آبادی و آیت ا... زنجانی حاضر شد . او درس تفسیر و نهج البلاغه را از محضر زاهد بزرگ حاج میرزا علی شیرازی آموخت سپس به تهران رفت و از محضر اساتیدی همچون آیت ا... طالقانی ، حائری ، شهید مطهری و راشد کسب تجربه نمود و از دانشگاه الهیات و معارف اسلامی موفق به اخذ درجه لیسانس شد سپس در همان دانشگاه فوق لیسانس گرفت و پایان نامه تحصیلی خود را تحت عنوان « جهاد در راه اسلام » نگاشت و برای تکمیل معلومات خود بار سفر را بست و در کشور هندوستان در دانشگاه اسلامی           « علیگره » که از بزرگترین دانشگاههای اسلامی جهان است تحت نظر فیلسوف محقق استاد  « کلب عابد » رساله دکترای خویش را تحت عنوان « فلسفه دعا و مقایسه دعای اسلام با سایر ادیان » نگاشت . شهید دکتر حسینی در همان هنگام که مشغول تحقیق بود 
 
برخی از مسئولیت ها :
- معاونت ستاد عمليات جنوب
- فرمانده محور دار خوين در عمليات ثامن الائمه (علیه السّلام)
- معاونت فرماندهى عمليات طريق القدس
- فرماندهى قرارگاه نصر در عمليات فتح المبين، بيت المقدس، رمضان
- فرماندهى قرارگاه كربلا و جانشين فرماندهى كل در قرارگاههاى جنوب
محل شهادت : خطوط مقدم چنانه (منطقه فکه)
تاریخ شهادت : شنبه9/11/1361 هجری شمسی
17 سال، 20 سال، پُر پُرش 25 سال، سن و سال جوان هایی بود که درس و مدرسه و دانشگاه را نیمه کاره رها می کردند و راهی جبهه ها میشدند. وصیت نامه هایشان را که می خوانی، گویا با چهل ساله هایی طرفی که دیگر چم و خم روزگار را یاد گرفته اند و بعد از یک راه طی شده ـ به قول آوینی ـ، نشسته اند وصیت نامه نوشته اند.
راه این شهدا همچنان ادامه یافت و مردم کشورهایی همچون بحرین٬ سوریه و لبنان برای رسیدن به عزت و آزادگی جانها بر کف دستهایشان گرفتند و جنگیدند.
راه شهادت هنوز هم بسته نشده و چه بسیار شیردلانی در توطئههای تروریستی کوردلان در همین سرزمین مادریمان به معنای واقعی "عاقبت به خیری" رسیدند.
در این بین٬ شهدایی بودند که هنگام دفن٬ لبخندی بر این دنیای فانی زدند و به لشگر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پیوستند. ما نیز نتوانستیم به سادگی از کنار این موضوع گذر کنیم.
شهید اول: «حسن
شهید «علیرضا کریمی» متولد 22 شهریور سال 1345، مقارن با ایام ماه مبارک رمضان، در محله سیرجان اصفهان است؛ او در خردسالی دچار بیماری شد و پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمیماند، به طوری که در 4 سالگی، کبد وی از بین رفت و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود.
پدرش، علیرضا را نذر آقا ابوالفضل (ع) کرد و آن روز، این کودک به طور معجزهآسایی شفا گرفت و حتی سالها بعد، قهرمان ورزشهای رزمی شد.
با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، علیرضا هم به میدان رزم شتافت و در عملیات «محرم» در اثر اصابت گلوله خمپاره، سر و دست و پایش مجروح شد؛ بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه بازگشت و فرمانده گردان امیرالمۆمنین (ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان ابوالفضل (ع) را به او داد.
نفر وسط، علیرضا کریمی

ضمن عرض تسليت به مناسبت فرا رسيدن ايام شهادت سيد و سالار شهيدان و هفتاد و دو تن از ياران با وفاي آن حضرت ، بدينوسيله به اطلاع می رساند مراسم يادواره شهداي بافران روز چهارشنبه مورخ 22/8/92 مصادف با تاسوعاي حسيني از ساعت 14:30 در محل مسجد گلزار شهداي بافران برگزار مي گردد
سخنران: حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا امینی(نماینده محترم ولی فقیه و امام جمعه نایین)
ستاد برگزاري يادواره شهداي بافران
 وی در تاریخ 10/6/1342 در بافران در خانواده ای روحانی دیده به جهان گشود و از همان آغاز در دامن تربیت پدری عالم پرورده شد. او که در رشته ریاضی شاگرد اول دبیرستان چمران بود، تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم و سپس دانشجویی تربیت معلم ادامه داد و به پایگاه شریف معلمی ارتقا یافت. وی در شب تاسوعای سال 1403 هجری قمری در جبهه وصیت نامه ای پربار نگاشت که مطلع آن حدیث قدسی (من طلبنی وجدنی) بود و در آغاز آن چنین با محبوبش به رازگویی پرداخت:
بارالها قلبم را حجابی پوشانده و هوای نفسانی بر وجودم حاکم شده و مانع کرنش در برابر عظمت و بزرگی تو می شود. این حجابرا از قلبم بردار و اشعه ای از نور جمالت را در وجودم قرار ده.
11 آبان ماه سالروز شهادت شهیدان
احمد امامی بافرانی(ملا جواد)
مجتبی عرب بافرانی(حسین)
نعمت الله پوربافرانی(محمد)
نعمت الله پوربافرانی(قدرت)
محسن پوربافرانی(اصغر)
و حسین عرب بافرانی(نعمت الله)
را گرامی می داریم.
در این مراسم ابتدا آیاتی چند از کلام الله مجید تلاوت شد در ادامه حضرت حجت الاسلام شفیعی به ایراد سخن پرداخت.
شفیعی در سخنان خود به نقش زنان و مادران که پا در رکاب شهدا از صدر اسلام تاکنون بوده اند اشاراتی کرد. و یاد و خاطره جانبازی و دلاورمردی رزمندگان در 8 سال دفاع مقدس را گرامی داشت.
در ادامه برادر حمیدنیا به مداحی پرداخت و در پایان لوح یادبودی از طرف پایگاه بسیج ام البنین و شورا و شهرداری بافران به خانواده شهدا تقدیم شد.

یادواره شهدا و زنان ایثارگر
زمان :سه شنبه مورخ دوم مهرماه 1392
همزمان با سومین روز از هفته دفاع مقدس ساعت 16
مکان: سالن همایشهای بنیاد خیریه بقیه الله بافران
پایگاه مقاومت بسیج ام البنین(س) بافران
 شهید رجبعلی عرب بافرانی (فرزند مصطفی) در ناریخ 5/1/1342 در بافران دیده به جهان گشود و تا کلاس اول راهنمایی تحصیل کرد 
در عزاداری سالار شهیدان (ع) حضوری عاشقانه و در جبه های نبرد حضوری دلیرانه داشت.
در 24 شهریورماه 1362 در منطقه سردشت پایگاه دار ساوین غرب به منای عشق و شهادت رفت و خون پاکش بر زمین ریخت و جان پاکش به ملکوت پر کشید
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
 

مذهب تشیع تنها مذهب بر حق در اسلام است .دشمنان شیعه هرگز نتوانستند حقانیت خود و بطلان ما را ثابت کنند اما علمای شیعه بارها و بارها با بیان و قلم خود حقانیت تشیع و بطلان سایر مذاهب را اثبات نمودند.
دشمنان مذهب ما هرگاه در میدان استدلال مغلوب علمای شیعه می شوند به جای آن که حق را قبول نمایند و پا در راه مستقیم گذارند به فکر توطئه می افتند.یکی از کارهایی که آنان انجام می دهند به شهادت رساندن علمای وارسته شیعی است که آنان را رسوا نموده اند.
شهید شیخ حسن شهاته ، عالم شیعی ای بود که سلفی ها چون در میدان استدلال از او شکست خورده و وی موفق شده بود بسیاری از اهل سنت مصر را هدایت و وارد مذهب تشیع و وهابیون و سلفی ها را رسوا کند ،کینه او را به دل گرفته و او را در نهایت مظلومیت به شهادت رساندند.

به نقل از فارس، قصه از دیدار با یک مادر شهید شروع شد؛ مادر شهیدی که میگفت: «30 سال است از پسرم بیخبرم»؛ مادر شهیدی که هر زنگ تلفن یا در قلبش را به تپش میانداخت، اسم احمد که میآمد، یاد آخرین حرفهایشان در آخرین اعزام میافتاد.
ـ مامان، من میروم و دیگر برنمیگردم.
ـ تو که همیشه همینو میگی اما برمیگردی!
ـ نه این دفعه مطمئنم برنمیگردم.
این مادر 30 سال انتظار کشید، نمیدانم چه حرفهایی را شبانه در گوش قاب عکس احمد زمزمه کرد که بالاخره احمد در ایام شهادت حضرت زهرا(س) به آغوش مادر بازگشت.

تاريخ تشيع پيوسته نظاره گر مظلوميت مجاهداني است كه همواره در سايه انديشه وعمل، اين مشعل فروزان را بر فراز جاي رفعت آدمي، روشن نگاه داشته و با بذل هستي خويش اين سترگ مذهب مبارزه را سرافراز و باشكوه، بر تارك تاريخ نشانده اند.شهيد آيت الله محمد باقر صدر، ستاره فروزاني است كه در اين هماوردگاه دشوار، تنها به انديشيدن و نظريه پردازي بسنده نكرد و جان بر سر راه آرمان خويش نهاد و تمامي هستي خويش را نثار راهي كرد كه جز به مدد همت بزرگمرداني جز او، در جهاني سراسر ظلمت و جور،گشوده نخواهد شد و نيز گشوده نخواهد ماند.شهید علی اصغر پوربافرانی فرزند حسین در سال 1346 در قم بدنیا آمد عضو بسیج بود و داوطلبانه به جبهه شتافت و پس از 27 ماه حضور در جبهه سرانجام در تاریخ 21/12/63 در عملیات بدر در جزیره مجنون به شهادت رسید و در امامزاده ابراهیم قم پیکر پاکش به خاک سپرده شد.

شهید همت در جریان عملیات خیبر به برادران گفته بود: «باید مقاومت کرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید میشویم ویا جزیره مجنون را نگه میداریم.» رزمندگان لشکر نیز با تمام توان دربرابر دشمن مردانه ایستادگی کردند. حاجی جلو رفته بود تا وضع جبهه توحید را از نزدیک بررسی کند، که گلوله توپ در نزدیکی اش اصابت میکند و این سردار دلاور به همراه معاونش، شهید اکبر زجاجی، دعوت حق را لبیک گفتند و سرانجام در ۱۷ اسفند سال ۶۲ در عملیات خیبر به لقاء خداوند شتافتند. 
«...جایگزین یکی از فرمانده واحدها شده بودم. نیروها بی نظمی می کردند و خواستم قاطعیتم را به آنها نشان دهم.
دستور دادم در نقطه بادگیری برایم چادر بزنند با امکانات کامل.
داشتم حکومت می کردم که یک روز احمد سلیمانی جانشین ستاد لشکر وارد چادر من شد.
گفت: آقا بد که نمی گذره!
گفتم: ای برادر مسئولیت سنگینه!
با ناراحتی گفت: خجالت نمی کشی برای خودت کاخ سبز معاویه درست کردی؟ تا عصر که بر می گردم خبری از این اوضاع نباشد.
با خودم گفتم به راستی که فرماندهی بسیجیان برازنده این چنین آدم هایی است...»
آنچه خواندید روایتی بود از یکی از فرمانده واحدهای لشکر 41 ثارالله استان کرمان در ایام دفاع مقدس درباره سردار شهید احمد سلیمانی؛ شهیدی که اگرچه در کشور مهجور و ناشناخته است اما مردم کرمان او را بخوبی میشناسند.

این عکس نوجوان 13 ساله کرجی شهید علیرضا محمودی پارساست که چند روز قبل از شهادتش گرفته شده که معصومیتی خاص رو تداعی می کنه چند فرازی

به گزارش جهان نیوز، عکسی که می بینید، در شهریور سال 1363 و در اردوگاه شهید محمود شهبازی، واقع در اسلام آباد غرب گرفته شده است. رزمنده بسیجی که چشمانش به اشک نشسته، مهدی تیموری نام دارد و عضو گردان 155 حضرت علی اصغر(علیه السلام) از "لشکر 32 انصارالحسین" است. رزمندگان این لشکر، برای اجرای عملیات"عاشورا" عازم به منطقه "میمک" هستند و با یکدیگر وداع می کنند. شاید این آخرین دیدارِ رفقا باشد. 

26 بهمن ماه 1369
سالروز شهادت سردار رشید اسلام
شهید محمد محمدمیرزایی
را گرامی می داریم.

شهید محمد محمدمیرزایی فرزند سیف الله در تاریخ 18/8/1338 در بافران در خانواده ای متدین و زحمتکش چشم به جهان گشود و تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد. در عملیاتهای مختلف در جبهه حضور یافت و در عملیات کربلای 4 جانباز شد.پس از سالها حضور در جبهه و پس از جنگ تحمیلی به عنوان مسئول عملیات کویر، در مصاف با سوداگران مرگ در منطقه کویری سیاه کوه در 26 بهمن ماه 1369 قله رفیع شهادت را فتح و به جوار رحمت خدای مهربان صعود کرد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
کانون فرهنگی باقرالعلوم (ع) مسجد جامع بافران
شهید نعمت الله پوربافرانی (فرزند حسن):
وی در تاریخ ۶/۱۲/۱۳۳۵ در خانواده ای مذهبی و زحمتکش در بافران دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش پشت سر گذاشت و در سن سربازی به خدمت سربازی رفت و در همان دوران به جبهه اعزام شو و مدال "اولین شهید جنگ تحمیلی از شهرستان نایین" را بر سینه آویخت و در ۲۱ بهمن ماه ۱۳۵۹ در جبهه جنوب در تپه الله اکبر بوسه بر پای معلم شهادت و ایثار حضرت حسین بن علی (ع) زد و به فیض شهات نایل و نامش در شمار یاران حقیقی امام زمان (عج) و سربازان راستین پیر جماران ثبت شد.
شکوهی که از تشییع جنازه ی او ....
هفت بهمن 57 یادآور شهادت مظفر عزیزی نخستین شهیدی است که در عین غربت به آرزویش که همان شهادت بود، رسید و در تاریخ این دیار ماندگار شدشهر خلخال از اولین روزهای جرقههای انقلاب اسلامی و مبارزات مردم بر علیه رژیم ستمشاهی مبارزات خود را آغاز کرد.

 شهید ابوالفضل نامداری (فرزند حسن)
وی در سال ۱۳۴۹ در بافران متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد. به عنوان بسیجی به جبهه رفت و در تاریخ ۲/۱۱/۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل شد و در گلزار شهدای نایین به خاک سپرده شد.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
جهان- شهید حاج سید اصغر مصطفوی در سال 1334 در یک خانواده کاملا مذهبی و مستضعف در روستای حاج آرش زنجان دیده به جهان گشود شهید یکی از مخالفان رژیم مستبد پهلوی بود. قبل از انقلاب نیز دوران سربازی ایشان فرا رسیده بود و به خاطر اینکه مخالفت خود را اعلام نماید و از دستورات رژیم پهلوی پیروی نکند شناسنامه خود را کوچک کرده بود تا از سربازی محروم گردد. شهید از همان کودکی در مکتب امام خمینی تربیت یافته است.


طلبه شهید داوود رحیمی (حسن): او در سال 1343در خانواده ای مذهبی در شهر ری متولد شد. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم پشت سر گذاشت. همراه با تحصیل دروس هنرستانی در رشته اتومکانیک در مدرسه علمیه برهان شهر ری به تحصیل ادبیات عرب و معارف اسلامی پرداخت وپس از چندی برای ادامه تحصیل به مدرسه ولی عصر تهران رفت . وی توجه ویژه ای به خود سازی داشت .همواره با وضو و اهل ذکر بود قرآن تلاوت می کرد و با نماز شب مأنوس بود .
حضور فعال او در صحنه های شور آفرین انقلاب، انجمنهای اسلامی و بسیج زبانزد دوستان اوست. بسیج مدرسه شیخ طاهر را او بنیاد نهاد و با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه های نبرد با صدامیان کافرشد وبه مدت دو سال مسئول بهداری گردان سلمان فارسی بود وپس از اعزامهای مکرر و شرکت در چند عملیات و مجروح شدن در برخی از آنها سرانجام در تاریخ 24/10/1365 در عملیات کربای5 در سرزمین خون رنگ شلمچه در شب شهات حضرت زهرا(س) بر اثر جراحات جنگی ندای «ارجعی » حضرت حق را به گوش جان شنید وپاسخی شایسته داد وجسم پاکش در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
او در بخشی از وصیتنامه اش چنین نگاشته است: