شهادت در نگاه شهیدان

شهید سید مرتضی آوینی

   الهی اگر جز سوختگان را به ضیافت عنداللهی نمی‌خوانی، ما را بسوز آنچنان که هیچ‌کس را آنگونه نسوخته باشی.

   شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. تولد ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور رب‌الارباب اشراق می‌بخشد.

   شهادت قلبی است که خون حیات را در شریان‌های سپاه حق می‌دواند و آن را زنده نگه می‌دارد.

   شهادت، جانمایه انقلاب اسلامی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است.

   شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد.

   شهادت مزد خوبان است.

 

جسد سالم شهيد پس از 13 سال

روزی است مثل روزهای دیگر. هشتصد شهید را مردم تشییع کرده و بردوش می برند تا محل معراج شهدای تهران. سخنرانی می شود. سینه زنی، مداحی و خداحافظ. من نمی روم. طبق روال همیشگی می مانم تا سوژه شکار کنم. زمزمه ای میان بچه های معراج است. می گویند: سه تا از شهدا گوشتی هستند ... بدن شان سالم است ...

جا می خورم. خیلی جالب است پس از سیزده سال، بدن سالم باشد. می روم سراغ شان. سراغ حاجی بیرقی مسئول معراج شهدا؛ قبول نمی کند که عکس بگیرم. سراغ همه می روم. سید حسینی، رنگین و هر کس که می شناسم. نمی شود. آخرش حاجی بیرقی می گوید:
حالا برو تا بعدا ببینم چی می شه ...
*
چه قدر سخت بود. به هردری زدم، نمی شد. عجیب به سرم افتاده بود بروم تفحص. به هر کسی می گفتم، سریع بهانه می تراشید. نه سابقه جبهه برای شان اهمیت داشت و نه خبرنگاری. دست آخر دوستی و رفاقت و در یک کلام پارتی بازی، کار خودش را کرد و رفتم. محمد شهبازی و سید احمد میرطاهری واسطه شدند تا بروم و چشمم بیفتد به فکه و شهدا.
*
ساعت از یک نیمه شب گذشته است. ساک دوربین را می اندازم دوشم. پسرکوچکم سعید که هنوز بیدار است، بهانه می گیرد. می گویم:
- می رم معراج شهدا عکس بگیرم.
می گوید: تو که صبح اون جا بودی، دیگه این وقت شب از چی می خوای عکس بگیری؟!
ولی می روم. خیابان ها خلوت است و سکوت حکم فرما. گاز موتور را می گیرم. ذکریات ومراثی ای را که درذهن دارم، با خود زمزمه می کنم. همه اش فکر این هستم که با چه صحنه ای روبه رو خواهم شد. چه گونه بدن شان سالم مانده. چه سرّی در میان است؟ در همین افکار غوطه ورم که یکی دوبار نزدیک است تصادف کنم.

ادامه نوشته

تقویم لاله ها

شهید ابوالقاسم رحیمی بافرانی (عبد الصمد)

او در سال ۱۳۵۰ در بافران به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا کلاس اول متوسطه ادامه داد. به عنوان بسیجی به جبهه های نبرد شتافت. در تاریخ ۴/۱۰/۱۳۶۵ در عملیات کربلای۴ در ام الرصاص به شهادت رسید و جسم پاکش در گلزار شهدای نایین به خاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش پررهرو باد.

شهید مفتح

در سال 1307 هجری شمسی در خانه ادیب فاضل و وارسته ای به نام حاج شیخ محمود مفتح دیده به جهان گشود پدر و مادر شهید مفتح که از تولد این فرزند مبارک بسیار مسرور و شادمان گشتند و او را محمد نامیدند.

دکتر شهید مفتح از جمله دانشمندانی است که همه عمر گرانقدر و پربهای خود را صرف احیای فرهنگ و معارف ناب و اصیل اسلامی کرد و در سنگرهای مختلف علمی و سیاسی با جهل و تباهی و ستم به ستیز پرداخت.

شهید مفتح شهید مفتح شهید مفتح شهید مفتح شهید مفتح شهید مفتح

ادامه نوشته

وصيت نامه شهيد حاج همت

شهيد حاج محمد ابراهيم همت در دومين وصيت نامه بجامانده از خود نوشته است: خويشتن را در قفس محبوس مي بينم و مي خواهم از قفس به در آيم.سيمهاي خاردار مانعند.من از دنياي ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم مي دارد متنفرم.

*اولين وصيت نامه شهيد همت:

به تاريخ 19/10/59 شمسي ساعت 10:10 شب چند سطري وصيت نامه مي نويسم : هر شب ستاره اي را به زمين مي کشند و باز اين آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان مي داني تو را
ادامه نوشته

نامه طنزی که شهید باقری برای خواهرش نوشت + عکس

شهید «غلامحسین افشردی» معروف به «حسن باقری» پس از گذراندن دوره آموزشی در «جلدیان» (پادگانی در سیزده کیلومتری شمال پیرانشهر آذربایجان غربی) به ایلام اعزام می‌شود؛‌ او با ارسال عکس خود در لباس سربازی، با قلمی آمیخته با طنز، در نامه‌ای خطاب به خواهرش به بهانه شرح این عکس،‌ روایتی روان و صمیمی از اوضاع و احوال خود ارائه داده است. شهید باقری در این نامه که در کتاب «روایت زندگی حسن باقری» منتشر شده، چنین نوشته است:

ادامه نوشته

مداح سرشناسی که محافظ بود + عکس

تصویری منتشر نشده از حاج حسین سازور -مداح مشهور تهرانی- که روزگاری در کسوت یکی از محافظان شهید رجایی به انجام وظیفه مشغول بوده است.

جانباز


نظر شهید باقری در مورد خصوصیات یک فرمانده عملیات + تصویر دستخط

سالروز شهادت شهید دستغیب

ماجرای کاپشنی که هر کس می‌پوشید شهید می‌شد+عكس


شهید سیدعلی دوامی کاپشنی داشت که بعد از شهادتش دست به دست بین رزمندگان می‌چرخید، هر کسی که این کاپشن را می‌پوشید به شهادت می‌رسید؛ شهید سیدمجتبی علمدار در مراسم‌ و هیئت‌ها هم همیشه از سیدعلی می‌خواست که او را هم به حلقه شهدا برساند.
سیدمجتبی علمدار از جانبازان شیمیایی‌مان بود، او هم بعد از پوشیدن کاپشن سیدعلی به آرزویش رسید؛ در حال حاضر هم نمی‌دانم آن کاپشن در کدام شهر و دست کدام یک از رزمندگان است.

ادامه نوشته

یادواره شهدای بافران

نسیم بافران: یادواره شهدای بافران

ادامه نوشته

شهدا را یاد کنید و لو با یک صلوات

چرا ؟!

عکس شهدا را می‌بینم، ولی عکس شهدا عمل می‌کنیم ... چرا ؟!

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده, گوشه ای از کربلا جا و مکانم بده!

 

شما براي اين تصوير تيتر بزنيد!

سيره شهدا

 

شهید محسن پوربافرانی (فرزند اصغر)

او در تاریخ 20/11/1340 در بافران دیده به جهان گشود. تحصیلاتش را تا پایان دوره دبیرستان ادامه داد و با گرم شدن صحنه های کارزار در جبهه جنوب به آنجا شتافت و پیشانی بر جای پای حسین (ع) سایید. در جبهه جز خط مقدم جایی را نمی شناخت. در 11 آبان ماه سال 1361 در عملیت محرم در جبهه عین خوش (جنوب) بر اثر غرق در آب لباس زیبای شهادت دربر کرد و با غروجی عارفانه و عاشقانه به محفل انس قدسیان درآمد.

بخشی از وصیت نامه آن شهید والا مقام چنین است:

... خدایا! غرق در گناهم. خدایا! من حقیر از تو می خواهم که کلیه گناهانم را ببخشی. خدایا! در راه تو قدم برداشته ام و به سوی تو خواهم آمد. خدایا! مبادا کشته شدنم از روی هوای نفسم باشد.

ملت عزیز! فرمان امام عزیز را لبیک گویید و رهبر را یاری کنید و او را تنها نگذارید. پشتیبان ولایت فقیه باشید. حضور و ظهور خود را در صحنه حفظ کنید. کارهای عبادی خود را بیشتر به صورت جمعی انجام دهید. در نماز جمعه شرکت کنید و نمازهای یومیه را با جماعت بخوانید.

دانش آموزان عزیز! با درس خواندنتان مشت محکمی بر دهان آمریکا و عمالش فرود آورید. مبادا فکرهای غیر الهی بر سر شما حاکم باشد که فردای قیامت مسئول خواهید بود.

ادامه نوشته

سيره شهدا

 

شهید احمد امامی (فرزند حاج ملا جواد):

وی در تاریخ 10/6/1342 در بافران در خانواده ای روحانی دیده به جهان گشود و از همان آغاز در دامن تربیت پدری عالم پرورده شد. او که در رشته ریاضی شاگرد اول دبیرستان چمران بود، تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم و سپس دانشجویی تربیت معلم ادامه داد و به پایگاه شریف معلمی ارتقا یافت. وی در شب تاسوعای سال 1403 هجری قمری در جبهه وصیت نامه ای پربار نگاشت که مطلع آن حدیث قدسی (من طلبنی وجدنی) بود و در آغاز آن چنین با محبوبش به رازگویی پرداخت:

بارالها قلبم را حجابی پوشانده و هوای نفسانی بر وجودم حاکم شده و مانع کرنش در برابر عظمت و بزرگی تو می شود. این حجابرا از قلبم بردار و اشعه ای از نور جمالت را در وجودم قرار ده.

آنگاه خطاب به مردم چنین نگاشته است:

برادران و خواهران محترمه! به خدا توکل کنید و این رحمت الهی را که  نصیبتان شده محفوظ نگهدارید. عزیزان! ما هنوز اول راهیم. راه بسیار طولانی و پر فراز و نشیب است. هجوم دشمنان از همه طرف آغاز شده است. می خواهند ما را ببلعند. امپریالیسم ضد بشریت شرق و غرب در پی آن است که ضربه ای را که از انقلاب شکوهمند اسلامی خورده است جبران نماید... .

ادامه نوشته

بیانات امام خامنه ای در ديدار مسئولان مؤسسه روايت سيره شهدا

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌

بدون تبيين و تبيين بليغ، قطعاً هيچ فكرى و هيچ انديشه‌ى متقنى، توفيق رواج و اعتقاد عمومى را پيدا نخواهد كرد. و شهدا عملاً كار بزرگى را انجام دادند. اين كار بزرگ را بايد تبيين كرد. خيلى كارهاى خوبى انجام گرفته، اما هنوز جاهاى خالى براى اين كار خيلى زياد است. بنابراين من كاملاً اين كار شما را تأييد ميكنم و احساس ميكنم شما داريد يك نيازى را برآورده ميكنيد و دعا ميكنم كه خداوند شما را موفق بدارد. ان‌شاءاللَّه از ارواح طيبه‌ى شهدا هم مدد معنوى خواهيد گرفت و قطعاً ان‌شاءاللَّه به شما از سوى پروردگار و از غيب، كمك معنوى خواهد شد. اين كار را دنبال كنيد.

  سعى كنيد در تبيين، عنصر اتقان مطلقاً به دست فراموشى سپرده نشود؛ اتقان. اتقان خيلى مهم است. گاهى اوقات انسان خيال ميكند براى شيرين كردن يك قضيه در چشم مخاطبين، بايد آن را با پيرايه‌ها و اغراقهائى بياميزد؛ بعد كه از يك افق بالاترى نگاه ميكند، مى‌بيند نه، اين پيرايه‌ها - چون مصنوع ما بود - نه فقط بر ارزش آن عنصر حقيقى نيفزود، بلكه گاهى از آن كاست. اتقان را در نظر بگيريد و روايت را روايت صحيح قرار بدهيد؛ نگذاريد روضه‌خوانى براى شهدا، به سرنوشت روضه‌خوانى براى سيدالشهداء (عليه الصّلاة و السّلام) - در دوره‌هائى - دچار بشود. همان چيزى كه هست را بيان كنيد؛ منتها بيان هنرمندانه. ما ميخواهيم كمبودهاى هنرمندى خودمان را در تبيين حوادث عاشورا، با اضافه كردن افزودنى‌هاى غيرلازم پر كنيم؛ در حالى كه نه، اگر ما بلد باشيم و ما هنرمند باشيم، هيچ افزودنى‌اى لازم نيست.

ادامه نوشته

گزارشی از یک گردان نخبه در اسارت

عصر اولین روز اردوگاه دوازده تکریت، می‌خواهند محاکمه‌مان کنند. یک میز فلزی نیم‌دار و سربازانی قلچماق که کابل و شلاق و باتوم،...
ادامه نوشته

وصیت‌نامه شهید مهدی باکری+تصویر

«چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت، و سراپا تقصیر و نافرمانیم؛ گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی...
ادامه نوشته

کوچک ترین جانبازدفاع مقدس

کوچک ترین جانباز:

فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ گفت : ۷۲ و نیم درصد از شهدای دفاع مقدس جوان بودند و زیر ۲۵ سال داشتند.

به گزارش واحد مرکزی خبر، سردار همدانی در مراسم گرامیداشت برگزیدگان طرح آیه های تمدن ۴  افزود : از ۲۰۰ هزار شهید دوران دفاع مقدس ۳۶ هزار نفر دانش آموز بودند.
وی افزود: کوچکترین جانباز دفاع مقدس نوزادی است که مادر باردارش به سبب ترکش شهید و این نوزاد شش ماهه با پای قطع شده متولد شد.
سردار همدانی گفت : اکنون جهاد علمی جایگزین جهاد نظامی است و به همان میزان برای کشور و  تحقق اهداف سند چشم انداز توسعه ارزشمند است.
وی افزود : حرکت جهادی  حرکتی سریع و جهشی با استفاده از تمام توانایی و امکانات است.
فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ گفت : اولویت سپاه تهران از سال ۸۸ تا ۹۱ بسیج دانش آموزی است چراکه جوانان آینده سازان کشورند.
سردار همدانی گفت : اجرای طرح آیه های تمدن برای  تربیت مدیران آینده در بهترین دانشگاه های کشور است.
وی افزود:این طرح باید از دوران ابتدایی آغاز شود و تا پایان دوران تحصیلات تکمیلی با در نظرگرفتن بورس های ویژه ادامه یابد.
سردار همدانی اضافه کرد:باید شمار دانش آموزان شرکت کننده در طرح آیه های تمدن نیز  دو برابر شود و دانش آموزان شرکت کننده نیز باید همگی رتبه زیر هزار بگیرند که این نیاز به برنامه ریزی بهتر ما دارد.
فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ از  ایجاد رشته های جدید مدیریت در دانشگاه های کشور خبر داد و گفت:مشکل اصلی کشور ما  مدیریتی است و در رشته های مدیریت نیز دو دکترین شرقی یا غربی یا معجونی از این دو تدریس می شود.
سردار همدانی بابیان اینکه رمز موفقیت ایران در دفاع مقدس خروج از دکترین های نظامی شرق و غرب و بومی سازی بودافزود: باید دکترین رشته مدیریت و اقتصاد کشور نیز بومی سازی شود.
وی با تاکید بر لزوم باور داشتن به توانستن گفت:بسیجیان و دانش آموزان ایران توانا هستند و تنها یک پایگاه بسیج یکی از محله ها ۱۱ مدال المپیاد به رهبر انقلاب اسلامی تقدیم کرد.

 

اسیر۱۰ساله‌ای که اشک بعثی‌ها رادرآورد + عکس

وقتی بعثی‌ها از به اسارت درآوردن روح بزرگ علیرضا ناامید شدند، او را که چندین ماه بود از پدرش دور کرده بودند، به اسارتگاه «موصل دو» بازگرداندند؛ علیرضای ۱۰ ساله با قد کوتاهش از بین سربازان عراقی عبور کرد و وارد شد؛ لحظه وصال این پدر و پسر به قدری زیبا بود که اشک بعثی‌ها را هم درآورد.

ادامه نوشته

آخرین عکس یادگاری با یک رفیق + عکس

محمد شیخ بیگ به سال 1335 در« جوپار» کرمان متولد شد و 30 سال بعد در عملیات کربلای 4 ، پنجه بر ایوان عرش گرفت. او در زمان شهادت ، قائم مقام فرماندهی واحد تدارکات لشکر 41 ثارالله را بر عهده داشت.
تصویر زیر آخرین عکسی است که رفیقانِ شهید محمد بیگ ، با پیکر او گرفته اند.
روحمان با یادش شاد

ادامه نوشته

پیكر شهید رضا محمدی در نایین تشییع شد.

تشییع پیکر شهید محمدی در نایین

پیكر شهید استوار 'رضا محمدی خرم دشتی' از درجه داران نیروی انتظامی كه درجریان درگیری با اشرار جنوب كشور به شهادت رسیده بود، با حضور مسوولان، همرزمان و اقشار مردم روز دوشنبه در نایین تشییع شد.

فرمانده نیروی انتظامی شهرستان نایین روز دوشنبه در گفت وگو با ایرنا اظهارداشت: شهید استوار محمدی از پرسنل خدوم و زحمتكش نیروی انتظامی بود كه در جریان درگیری های مسلحانه اخیر با یك باند آدم ربایی و قاچاق مواد مخدر در مناطق مرزی جنوب شرقی كشور به درجه رفیع شهادت نایل شد.

سرهنگ 'محمدعلی یوسلیانی' با بیان اینكه این شهید نیروی انتظامی 27سال سن داشت، تصریح كرد: این درگیری در منطقه ایرانشهر میان ماموران نیروی انتظامی و اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر كه اقدام به آدم ربایی كرده بودند، انجام گرفت كه منجر به شهادت استوار محمدی شد.

فرمانده نیروی انتظامی شهرستان نایین خاطرنشان كرد: در این عملیات دو نفر از اشرار معروف منطقه به هلاكت رسیده و 11نفر دیگر از اعضای این باند دستگیر و باند آنها منهدم شد.

به گزارش ایرنا، پیكر پاك این شهید از مقابل ستاد نیروی انتظامی این شهرستان به سمت گلزار شهدای این شهر تشییع و به خاك سپرده شد.

تشييع پيكر شهيد محمدي در نايين

باحضور مردم و مسئولان، تشييع پيكر شهيد رضا محمدي خرم دشتي، دوشنبه 4/2/1391 در شهر نايين صورت خواهد گرفت.

رهبر معظم انقلاب: عظمت ما به خاطر شهادت جوانان و فرزندان اين ملت است

ادامه نوشته

صیاد شیرازی(صیاد دلها)

شهید صیاد در آئینه رهبر
جبهه‌های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است. خطر مرگ کوچک‌تر از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است که در دل نورانی شایستگان جایی بیابد
شهید علی صیادشیرازی

متولد :1323

محل تولد :خراسان /درگز

تاریخ شهادت : 21/1/1378

محل شهادت :تهران

مزار شهید :بهشت زهرا(س)

 

ادامه نوشته

سید شهیدان اهل قلم به روایت تصویر

«سید شهیدان اهل قلم» که متولد سال 1326 بود، روز بیستم فروردین سال 1372 در منطقه فکه بر اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از سال‌های...
شهید آوینی در خطاب به مقام معظم رهبری: بسیارند كسانی كه می دانند شمشیر زدن در ركاب شما برای پیروزی حق از همان ارجی در پیشگاه خدا برخوردار است كه شمشیر زدن در ركاب حضرت حجت (س) و نه تنها آماده كه مشتاق بذل جان هستند. سر ما و فرمان شما.
ادامه نوشته

حاج همت، خورشید خیبر

حاج همت با نگاهی به اطراف از غبطه خوردن خود نسبت به رزمندگان گفت: "دیگر از خودم خجالت می کشم. این همه بسیجی و رزمنده با اخلاص به لشکر می آیند و با این حالت عرفانی به شهادت می رسند و من هنوز حتی مورد اصابت ترکش کوچک هم قرار نگرفته ام"


حاج همت، خورشید خیبر

رحمت سرشار خداوند متعال بر شهدای فضیلت، شهدایی كه با نثار خون خود، درخت با بركت اسلام را آبیاری نمودند.( مقام معظم رهبری)

یکی از فرماندهان سپاه که در شمار بهترین ها بود، شهید بزرگوار، حاج همت، فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود. او که دست پرورده فرمانده بزرگی چون شهید بروجردی در منطقه شمال غرب بود، با کوله باری از تجربه جنگ کردستان با مسئولیت فرماندهی سپاه پاوه به منظور تاسیس و تشکیل تیپ 27حضرت رسول (ص)، همراه با دیگر فرماندهان اعزامی از کردستان به جنوب آمد و در عملیات فتح المبین به عنوان رئیس ستاد تیپ، ارزش های والای خود را به نمایش گذاشت.

شهید همت از همان ابتدا افتخار می کرد که با الهام از فرماندهی عالی شهید بروجردی در کردستان

ادامه نوشته

نامه بسیار زیبا و عاطفی دختر بچه ای به رزمندگان

امروز برای کاری اداری به یکی از نهادهای انقلابی رفته بودم و در تابلوی آن اداره نامه زیبایی توجه مرا جلب کرد و خاطرات دوران دفاع مقدس را در ذهنم زنده کرد،آن روزها کمک های مردمی همراه با نامه های تکان دهنده ای بود گاه در میان آجیل های بسته بندی شده که در شب عملیات بین رزمندگان توزیع می شد دست خط ساده و جملات عاطفی نویسنده موجب می شد که رزمندگان نسبت به انجام وظیفه جهادی خویش بیشتر توجه کنند و گاه برخی از عزیزان رزمنده تمایلی به استفاده از آن هدیه ارسالی نشان نمی دادند و بهره معنوی آن هدیه بیش از ارزش غذایی برایشان نیرو بخش بود.
نامه دختر 9 ساله ای به نام زهرا که همراه نان خشک به جبهه ارسال شده بود امروز هم می تواند بسیاری از غفلت زدگان را هشیار و متعهد گرداند . من که با خواندن این نامه اشک در چشمانم حلقه زد و از آن برادر کارمند تقاضا کردم یک نسخه از آن نامه برایم کپی کند و این هدیه امروز من به شما عزیزان است.
نویسنده:علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)
منبع:نورپرتال

راه شهدا


گردان پشت ميدون مين رسيده و زمين گير شده بود.

چند نفر رفتند معبر باز كنند؛او هم رفت، ۱۵ ساله بود.

چند قدم كه رفت، برگشت.

يعني ترسيده؟! خب! ترس هم داشت!

او اما، پوتين هايش را به يكي از بچه ها داد و گفت:تازه از گردان گرفتم، حيفه! بيت الماله!...

پابرهنه رفت!...

*

*

*

*

*

*

راستي ۳هزار ميليارد تومن چندتا پوتين ميشه؟!

باتشکر از دوست عزیز مزیکی

راه شهدا

نزدیک عملیات بود.

می دانستم دختردار شده.

یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون.

- «این چیه؟»

- «عکس دخترمه.»

- «بده ببینمش»

- «خودم هنوز ندیده مش.»

- «چرا؟»

- «الآن موقع عملیاته. می ترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده. باشه بعد.»

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

یک کلام:قابل توجه اون خواصی که بند خوانوادشون هستند و در دفاع از اسلام و ولایت سکوتیده اند.

اشک بر مظلومیت حسین علیه السلام


آیت الله اراکی می فرمودند:

شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیعی داشت

پرسیدم:چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟

با لبخند گفت خیر.

سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟

گفت: نه

با تعجب پرسیدم پس راز این مقام چیست؟

جواب داد: هدیه مولایم حسین است!

گفتم چطور؟

با اشک گفت:

آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد،سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند این همه تشنگی!!!پس چه کشید پسر فاطمه؟

او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود!

از عطش حسین علیه السلام حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.

آن لحظه که صورتم را بر خاک گذاشتم امام حسین علیه السلام آمد و فرمود: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی و آب ننوشیدی؛ این هدیه ما در برزخ ،باشد تا در قیامت جبران کنیم.

با تشکر از دوست عزیز "مزیکی" که این متن زیبا را ارسال کردند.

در بهار آزادی جای شهدا خالی

همزمان با ایام الله دهه فجر خیابانها میادین و کوچه های سطح شهر بافران با تصاویر شهدای بافران تزئین شد.

یادواره شهدای روستای کمال آباد

 به نقل از وبلاگ http://kamalabad-naein.blogfa.com/

یادواره شهدای روستای کمال آباد روز جمعه مورخ ۰۲/۱۱/۱۳۹۰ همراه با مراسم سوگواری رحلت حضرت رسول (ص) و شهادت امام حسن مجتبی  با حضور مردم روستا خانواده معظم شهدا و مسئولین شهرستان در مسجد روستا  برگزار می گردد .