حسان: شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» زبان حال مادرم است

حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: بازوی مادر را گرفته بودم و همین‌طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم حال شعر برایم فراهم شد، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من!


نوای زیبای «آمدم ای شاه پناهم بده، خط امانی ز گناهم بده / ای حرمت ملجأ درماندگان، دور مران از در و راهم بده» با صدای محمدعلی کریمخانی حالا به گوش هر ایرانی آشناست و دل عاشقان امام رضا(ع) را تا بالای گنبد طلا و کنار گلدسته‌های حرم پرواز می‌دهد.

اما شاید کم‌تر افراد بدانند شاعر این نوای زیبا، حبیب‌ چایچیان (حسان) است.

وی در این مصاحبه ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» را چنین بیان می‌کند:

ادامه نوشته

آرزوهای هفتگانه جبرئیل (ع)

سیاری می پندارند برای تقرب به خدا کارهایی خارق العاده لارم است اما فرشته مقرب الهی برای چند کار بظاهر عادی آرزو دارد که از آدمیزادگان باشد کاری چون تشییع جنازه و آب دادن تا اکرام بتیم و عیادت مریض و آشتی بین اقراد و سرانجام همنشیتنی با دانشمندان و شرکت در نماز جماعت


برخی امور مهمّ در زندگیِ ما وجود دارد که کمتر به آن توجه داریم. انبیا و پیشوایان دینى، یکی از کارهای مهمّی که انجام می‌دادند، این بود که مردم را از زبان شخصیّتهای والا و با عظمت به این امور متوجه کنند.

 
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «یَا عَلِیُّ! تَمَنَّی جَبْرئِیلُ اَنْ یَکُونَ مِنْ بَنِی آدَمَ بِسَبْعِ خِصَالٍ وَ هِیَ الصَّلَوه فِی الْجَمَاعَه وَ مُجَالَسَتُهُ الْعُلَمَاءَ وَالصُّلْحُ بَیْنَ الاِثْنَیْنِ وَ اِکْرَامُ الْیَتِیمِ وَ عِیَادَه الْمَرِیضِ وَ تَشْیِیعُ الْجَنَازه وَ سَْقیُ الْمَاءِ فِی الْحَجِّ فَاحْرُصْ عَلَی ذَلِکَ؛[

مواعظ العددیه، علی مشکینى، نشر الهادى، قم، ص۱۹۵] ای على! جبرئیل به سبب هفت خصلت، آرزو داشت که از فرزندان آدم باشد. آن خصلتها [عبارت است از:] نماز را به جماعت خواندن، همنشینی او با دانشمندان، آشتی دادن بین دو نفر، احترام نهادن [و خدمت به] یتیم، عیادت بیمار، و تشییع جنازه کردن و آب دادن در حج. پس [علی جان!] بر [حفظ] این خصلتها حریص باش.»

 
حدیث فوق، به امور مهمّی از عبادات و مسائل اجتماعی و اخلاقی اشاره کرده است که با شرح مختصر هر یک از آنها در یک فرصت کوتاه می‌توان در افراد تأثیر گذاشت. عناوین این امور عبارت است از:

ادامه نوشته

هشت سپاس از خداوند در دعای ابوحمزه

سپاس خدایی را سزاست که با من بردباری می‌کند انگار که من هیچ گناهی نکرده‌ام. به گونه ای در من می نگرد انگار که هیچ خطایی از من سر نزده است. با من طوری رفتار می‌کند انگار که هیچ لغزشی نداشته‌ام.
  ابوحمزه ثمالی دعایی را از امام سجاد علیه السلام نقل کرده که امام زین العابدین علیه السلام هر شب ماه رمضان آن را تلاوت می‌فرموده اند:

سپاس خدایی را سزاست که تا صدایش می‌کنم پاسخم میگوید اگرچه وقتی او مرا صدا می‌کند،من کاهلی می‌کنم

سپاس خدایی را سزاست که هرچه ازاو می‌طلبم عطا می‌کند اگرچه وقتی او درخواستی می‌کند من بخل می‌ورزم 

سپاس خدایی را سزاست که هروقت بخواهم می توانم صدایش کنم و هرگاه در پی خلوتی با او باشم بی هیچ واسطه ای می توانم داشته باشم و او همیشه برآورنده خواسته های من است

سپاس خدایی را سزاست که غیر از اورا نمی خوانم و اگر بخوانم هم پاسخی نمی شنوم

سپاس خدایی را سزاست که به غیر از او دل نمی بندم و اگر ببندم هم دلم را می شکند و پشتم را خالی می کند
ادامه نوشته

آداب افطار در کلام ائمه اطهار(ع)

 در روایات اسلامی آداب مختلفی برای افطار بیان شده است چنانکه امام موسی بن جعفر (ع) از پدران بزرگوارش(علیهم السلام) نقل فرمود: برای روزه دار، هنگام افطارش، یک دعا مستجاب است، پس وقتی اولین لقمه را برداشتی، بگو: بسم الله یا واسع المغفره اغفر لی.

مقدم داشتن نماز مغرب بر افطار
 
امام صادق(ع) می فرمایند: مستحب است، روزه دار اگر توانایی دارد، ابتداء، قبل از افطار نمازش را بخواند. همچنین امام باقر (ع) فرمودند: اگر میل تو به افطار و غذا خوردن، تو را از نماز باز می دارد، ابتدا افطار کن، تا دور شود از تو وسوسه های نفس ملامت گر. (و هنگام نماز با فراغ بال و آرامش نماز بخوانی). همچنین ایشان در حدیثی دیگر می فرماید: در ماه رمضان، ابتدا نماز بخوان، سپس افطار کن، مگر با گروهی باشی، که آنها منتظر افطارند.
 
بر این اساس، استحباب خواندن نماز قبل از افطار، دو مورد استثنا دارد، طاقت و صبر نداشتن روزه دار، و وقتی گروهی منتظر ما باشند. هر مۆمنی برادر مۆمن خود را شبی از ماه رمضان افطاری دهد، خداوند برای او پاداش آزاد کردن سی بنده مۆمن در راه خدا را، می نویسد و در برابر هر کدام، (مهمانان افطاری) دعایی مستجاب را نیز دارد
 
دعای هنگام افطار
 
دعاهای مختلفی در هنگام افطار وارد شده است که مرحوم شیخ عباس قمی آن را در مفاتیح الجنان آورده است اما در اینجا به روایتی از امام رضا (ع) اشاره می کنیم که حضرت می فرمایند: هر کس هنگام افطارش، بگوید: «اللهم لک صمنا بتوفیقک و علی رزقک افطرنا بامرک فتقبله منا و اغفر لنا انک انت الغفور الرحیم» خداوند، آنچه را از نقص و زیان، بر روزه اش وارد ساخته، می بخشاید.
 
گفتن ذکر لا اله الا الله
 
امام صادق (ع) فرمودند: هر کس روزه خود را با کلام صالح و عمل صالح به پایان رساند، خداوند، روزه او  را قبول می فرماید. گفته شد: ای پسر رسول خدا، کلام صالح چیست؟ فرمود: شهادت به کلمه لا اله الا الله و عمل صالح خارج کردن فطریه از مال خویش است.
 
 
 
توصیه به افطار با آب گرم، خرما و شیر
ادامه نوشته

مخترع ماوس رایانه درگذشت

داگلاس انگلبرت مخترع ماوس (موشواره) رایانه در سن 88 سالگی درگذشت.

داگلاس انگلبرت مخترع ماوس (موشواره) رایانه در سن 88 سالگی درگذشت.


انگلبرت، ماوس را در دهه 1960 ابداع کرد که در واقع دو چرخ فلزی بود که توسط یک پوسته چوبی پوشانده شده بود. وی مدتها پیش از آنکه ماوس رایانه همه گیر شود آن را ثبت اختراع کرده بود.

وی همچنین بر روی ایمیل های شخصی اولیه، تله کنفرانس های ویدیویی و پردازش لغات در موسسه تحقیقات استنفورد نیز کار کرده بود.

کریستینا دختر انگلبرت خبر درگذشت پدرش را از طریق یک ایمیل به موزه تاریخ رایانه در مونتین وویو در کالیفرنیا خبر داده است. در ایمیل او آمده است پدرش که دچار بیماری بوده است سه شنبه شب در خواب در گذشته است.

انگلبرت در سی ام ژانویه 1925 در پورتلند اورگان آمریکا متولد شد.

وی از پیشگامان علوم رایانه و اینترنت بود. او به دلیل کارهای خود در رابطه با چالش‌های تعامل انسان و رایانه شناخته شده‌ است؛ که نتیجه آن علاوه بر اختراع ماوس، توسعه ابرمتن، شبکه‌های رایانه‌ای و پیش‌سازهای واسط گرافیکی کاربر بوده‌ است. او طرفدار و متعهد به توسعه و استفاده از رایانه و شبکه رایانه‌ای برای کمک به مقابله با مشکلات فزاینده و پیچیده جهان به طور فوری بود.

بر اساس این گزارش وی نتوانست از ساخت ماوس رایانه پولی به جیب بزند چرا که حق اختراعش در سال 1987 و پیش از آنکه ماوس کاربرد عمومی و همه گیر بیابد، منقضی شد.

مهر

 

نتایج نهايي انتخابات چهارمين دوره شوراي اسلامي در شهر بافران

نتایج نهايي چهارمين دوره انتخابات شوراهاي اسلامي شهر بافران در دوشعبه اخذ رأي اين شهر به صورت غيررسمي در ادامه مطلب آمده است.

ادامه نوشته

نتایج نهايي انتخابات چهارمين دوره شوراي اسلامي شهر در نايين

جهت اطلاع از نتایج نهايي انتخابات چهارمين دوره شوراي اسلامي شهر نايين به ادامه مطلب مراجعه فرماييد.

ادامه نوشته

نتایج نهايي انتخابات يازدهمين دوره ریاست جمهوری در شهرستان نایین

نتایج نهايي انتخابات يازدهمين دوره ریاست جمهوری در 60شعبه اخذ رأي شهرستان نایین به صورت غيررسمي در ادامه مطلب آمده است.


 
ادامه نوشته

 نوشیدن از شهد شهود شعبان

ماه شعبان ماه عاشقی و نزدیکی است ماه رجعت

 به اصالت «خودی» و رهیدن از غبار «بیخودی» و سکنی گزیدن در ساحل امن عبودیت از موجاموج دریای پرخطر گناهان ابراندود در آسمان دل است. 


ماه شعبان ماه تمرین و وصل است تا در خاطر خطیر عبادیت و معنویت، فرصتی برای دل مهیا شود تا در عظمت شکوه رمضان تاب میهمانی عرش اعلی را برای دیدار خدا فراهم سازد.

ماه شعبان ماه منیر آسمان عشق است و در این صحنه رویایی از پروازی ملکوتی، چه جای رخوت و خسران که باب اجابت به سوی نیاز عبد، باز و جلوه ناز یار و دلدار  عیان است و دل از دل عاشق می برد.

آری؛ از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه: چون ماه شعبان داخل مى‏شد حضرت امام زين العابدين عليه السلام اصحاب خود را جمع مى‏نمود و مى‏فرمود اى اصحاب من مى‏دانيد اين چه ماهى است اين ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله عليه و آله مى‏فرمود شعبان ماه من است پس در اين ماه براى محبت پيغمبر خود و براى تقرب به سوى پروردگار خود روزه بداريد به حق آن خدائى كه جان على بن الحسين بدست قدرت اوست سوگند ياد مى‏كنم كه از پدرم حسين بن على عليهما السلام شنيدم كه فرمود شنيدم از امير المؤمنين عليه السلام كه هر كه روزه دارد شعبان را براى محبت پيغمبر خدا و تقرب به سوى خدا،پروردگار او را  دوست دارد و در روز قيامت به كرامت خود نزديك گرداند و بهشت را براى او واجب گرداند .

 شيخ از صفوان جمال نقل کرده  كه گفت: حضرت صادق عليه السلام  به من فرمود كسانى را كه در ناحيه و اطراف تو هستند بر روزه شعبان وادار كن .گفتم فدايت شوم مگر روزه شعبان چه فضیلتی دارد؟ فرمود :بدرستى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله هر گاه هلال شعبان را مى‏ديد امر مى‏فرمود که منادا در مدينه ندا کند، اى اهل مدينه من رسولم از جانب رسول خدا صلى الله عليه و آله بسوى شما مى‏فرمايد آگاه باشيد بدرستى كه شعبان ماه من است ، پس خدا رحمت كند كسى را كه يارى كند مرا در ماه من يعنى روزه بدارد آن را پس حضرت صادق عليه السلام گفتند  كه امير المؤمنين عليه السلام مى‏فرمود فوت نشد از من روزه شعبان از زمانى كه این سخنان  را از پیامبر  شنيدم‏.

مقبره حضرت خدیجه(س) و فرزند ۲ ساله‌اش

رسول‌الله(ص) ۳ پسر داشتند که دو تای آنها از خدیجه(س) بودند و هر سه پسر قبل از پیامبر(ص) از دنیا رفتند. ایشان ۴ دختر نیز داشتند که همه آن‌ها از حضرت خدیجه‌(س) بودند و همگی جز حضرت فاطمه(س) قبل از پیامبر(ص) از دنیا رفتند.

در تصویر زیر مقبره همسر و فرزند گرامی پیامبر(ص) پیش از تخریب دیده می‌شود:

ادامه نوشته

چگونه برادر بی نمازم را نماز خوان کنم/ جواب آیت الله بهجت

یکی از سفارش های مرحوم آیت الله بهجت برای نماز خوان شدن افراد عمل به دستوری است که اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین آن را برای حل خیلی از مشکلات به مومنین سفارش می کنند.
 اولین گام برای هدایت انسان اقامه نماز و عمل به دستورات و فلسفه نماز است. اما متاسفانه برخی از افراد اهل نماز نیستند، آیا علاوه بر حسن خلق و حسن عملی که می بایست نماز خوانها از خود نشان دهیم، راهکار دیگری هم برای نماز خوان کردن افراد وجود دارد؟ آیت الله بهجت ره به این سوال و دیگر سوالات در مورد نماز پاسخ داده اند.

برادری دارم که به هیچ وجه نماز نمی خواند و رفیق ناباب دارد و هر چه او را موعظه می کنم گوش نمیدهد لطفا یک راه صریح نشان دهید؟ بعد از نماز طیار علیه السلام برای هدایتش دعا کنید و در سجده آخر برای این مقصد دعا نمایید و تباکی کنید (اشک بریزید)

برای این که درانجام فرمان الهی مخصوصا نماز، با خشوع باشیم چه کنیم؟در اول نماز توسل حقیقی(به این صورت که قبل از تکبیرةالاحرام نماز بگوید: یا بقیةالله و توسل حقیقی یعنی اینکه؛ اول، اعتقاد صحیح و ایمان به آن حضرت داشته باشد. یعنی با حالت شک و تردید به آن حضرت متوسل نشود بلکه با فکر باز و قلبی آماده برای پذیرش آن حضرت باشد واقعا بپذیرید که دیوارها و پرده ها و هیچ چیز دیگر مانع دید مستقیم امام زمانش نیست.

دوم:توجه قلبی به آنحضرت و رعایت ادب بدنی داشته باشد . یعنی اولا باید معتقد به پادشاهی و قدرت او باشد و اگر سلطان بداند او چنین اعتقادی ندارد او را به بارگاه خود راه نخواهد داد لذا بیشتر کسانی که اعتقاد خود را تصحیح نکرده اند مورد توجه آن حضرت قرار نمی گیرند.) به امام زمان کنید و عمل را با تمامیت مطلقه انجام دهید.

برای تمرکز فکر در نماز دستور عملی بفرمائید.«در آنی که متوجه شوید اختیارآ منصرف نشوید.»
[زمانی که در نماز توجه داشتید از روی اختیار توجه خود را از دست ندهید که این کار در صورت مداومت بصورت عادت در خواهد آمد و شما به هنگام نماز به خودی خود متوجه خواهید بود.]

برای ازدیاد محبت به حضرت ولی عصر چکار کنیم؟
گناه نکنید و نماز اول وقت بخوانید

حضرت امام خمینی در یکی از سفارشات اخلاقی خود فرمودند: نمازهای یومیه را در اوقات پنج گانه بخوانید چگونه می شود نمازها را طبق فرمایش ایشان در پنج وقت خواند:اگر شما خود از جهت اخلاقی در این زمینه نظری دارید بفرمائید.

نماز یک وقت مشترک خواندن مانعی ندارد ولی اگر کسی بخواهد همه را در وقت فضلیت بخواند ظهر را که اول وقت خواند عصر را بعد از سه ساعت و عشاء را بعد از 1ساعت و 30 دقیقه از مغرب گذشته بخواند.

الوعد الصادق به نقل از جام نیوز

پیدایش وهابیت در عصر کدام عالم شیعی بود

وهابیت با شعار دفاع از اندیشه توحیدی و نفی شرک به مبارزه با دیگر فرق اسلامی پرداخت. عالمان شیعه و سنی در برابر تفکر وهابی موضع گرفتند ... 


نخستین کتابی که از طرف عالمان شیعه بر رد عقاید وهابیت نگاشته شد، «منهج الرشاد» است که مرحوم علامه شیخ جعفر کاشف الغطاء نگارنده آن است و نخستین کتاب علیه تفکر وهابی را برادر محمد ابن عبدالوهاب با نام «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه» نوشت.

مرجعیت شیعی پس از سید بحرالعلوم به شیخ جعفر کاشف الغطاء سپرده شد.  مرحوم کاشف الغطاء در زمان زعامت، به مبارزه فکری و عملی با وهابیت پرداخت.

 

الف) مبارزه با تفکر وهابی :

محمد بن عبدالوهاب معاصر شیخ جعفر کاشف الغطاء بود. وی با احیاء آراء ابن تیمیه و با تعامل با محمد بن سعود؛ جد آل سعود تفکر وهابی را گسترش داد. وهابیت با شعار دفاع از اندیشه توحیدی و نفی شرک به مبارزه با دیگر فرق اسلامی پرداخت. عالمان شیعه و سنی در برابر تفکر وهابی موضع گرفتند. نخستین کتاب علیه تفکر وهابی را برادر محمد ابن عبدالوهاب با نام الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه نوشت.

نخستین کتابی که از طرف عالمان شیعه بر رد عقاید وهابی نگاشته شد، منهج الرشاد است که شیخ جعفر کاشف الغطاء نگارنده آن است. وی این کتاب را در پاسخ رساله ای که یکی از امیران آل سعود به نام عبدالعزیز ابن سعود برای او فرستاده بود، نوشت و در آن مجموعه عقاید محمد ابن عبدالوهاب را جمع کرد. این کتاب در سال ۱۳۴۳ قمری در نجف چاپ شد.

 

ب) مبارزه مسلحانه با هجوم وهابیت :

با گرایش ابن سعود به وهابیت، محمد ابن عبدالوهاب به وی نوید تسلط بر همه شبه جزیره را داد. با کافر حربی خواندن دیگر مسلمین به آنان یورش بردند و در نجد و یمن و حجاز و سوریه و عراق جنگ‌هایی را راه انداختند. محمد ابن عبدالوهاب در سال ۱۲۰۶ مرد، اما پیروانش این جنگ‌ها را ادامه دادند. در سال ۱۲۱۶ امیر سعود با بیست هزار نفر به کربلا حمله ور شد و با غلبه بر مدافعان شهر بیش از پنج هزار نفر را کشت و خزانه‌های حرم اباعبدالله را غارت کرد. این حمله در حالی انجام شد که بسیاری از اهالی کربلا در عید غدیر به نجف اشرف رفته بودند.

سعودبن عبدالعزیز، پس از قتل و غارت در کربلا، متوجه نجف اشرف گردید و آن را محاصره کرد و تعدادی از مردم نجف را به قتل رساند.

نخستین اقدام مردم نجف این بود که خزانه حرم امیر مؤمنان علی(علیه السلام) را به بغداد منتقل ساختند تا مانند خزانه حرم نبوی به غارت نرود. پس از آن آماده دفاع از وطن و جان خود شدند. رهبر مردم در دفاع از شهر نجف، عالم بزرگ شیعه «علامه شیخ جعفر کاشف‌الغطاء» بود که علمای دیگر نیز او را یاری می‌کردند. تعداد وهابیان مهاجم به نجف ۱۵۰۰۰ نفر بودند که 700 نفر از آنان به هلاکت رسیدند و بقیه به ناچار از شهر عقب نشستند و به غارت نواحی و اطراف پرداختند.

پس از این حادثه براى اینکه نجف اشرف از هر گزندى مصون بماند، شیخ جعفر اقدام بـه ساختن سور نجف [دیوارى بزرگ دراطراف نجف اشرف] نمود و محمد حسن خان صدر اصفهانى به دستور آن بزرگوار کار ساختمانى این سور مهم را به عهده گرفت.  

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله میلانی

خبرگزاری حوزه
 

بر قفل درب خانه ام‌ابیها(س) چه نوشته شده است؟

ابى ثعلبه گفته است: هرگاه رسول گرامى از سفرى باز مى‏ گشت، ابتدا به مسجد مى‏ رفت و دو ركعت نماز بجاى مى‏ آورد. و آنگاه به خانه‏ فاطمه (س) رفته، پس از ديدار با دخترش، به خانه خود تشريف مى‏ بردند.

چنان چه در منابع ذکر شده خانه مطهر فاطمه زهرا (س) به ابعاد 16 متر در 15 متر یعنی حدود 240 متر مربع است.

ادامه نوشته

شرایط حاکم بر منزل علی(ع) در زمان شهادت فاطمه زهرا(س) به روایت حاج آقا مجتبی تهرانی

حاج آقا مجتبی تهرانی در سخنانی شرایط حاکم بر منزل علی(ع) را زمان شهادت حضرت فاطمه(س) توصیف می‌کند؛ از چگونگی غسل دادن تا گریه کودکان بر کفن مادر در این سخنان آمده است.

بنا به روایتی، شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) هفتاد و پنج روز بعد از وفات پیغمبر بوده است که 13 ربیع‌الاول، برابر با شهادت آن حضرت خوانده می‌شود. حاج آقا مجتبی تهرانی، در سخنانی به توصیف شرایط حاکم بر منزل حضرت علی(ع) در این روز پرداخته است. سخنان ایشان را در ادامه بخوانید:


زهرا(س)، به علی(ع) وصیت کرد که خودت متکفل تجهیز من شو و کس دیگری را نگذار. تو خودت من را غسل بده، کفن کن، حنوط کن و خودت من را دفن کن. البته یک وصیت هم به اسماء کرده بود که تو در این کارها، به علی(ع) کمک کن. از طرفی هم وصیت کرد که این کارها را شب انجام بده. قاعدتا باید مثل امشبی باشد که علی(ع) بدن مقدس زهرا را پیش رویش گذاشته و می‌خواهد او را تجهیز کند.

در روایت دارد اسماء که کمک می‌کرد آب می‌ریخت و علی(ع) شست‌وشو می‌داد. اما بر طبق وصیت حضرت زهرا(س)، حضرت از زیر پیراهن غسل می‌داد. چرایش را شما می‌دانید. آخر میت را که از زیر لباس غسل نمی‌دهند. باید لباس‌هایش را در بیاورند. چرا زهرا وصیت کرد که لباس‌هایم را درنیاور؟ می‌خواست چشم علی(ع) به بدن زهرا نیافتد با اینکه همسرش بود. در بین غسل، علی(ع) دست از غسل برداشت و شروع کرد های های گریه کردن. چرا؟ چون دست علی(ع) به موضعی خورد که آنجا بحث، بحث رنگش نبود. ‌

غسل تمام شد. زینب(س) را صدا کرد، برو حنوط مادر را بیاور. حنوط را آورد. حنوط کرد. زهرا(س) را کفن کرد. یک جمله از علی(ع) می‌خوانم « فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ » وقتی قصد کردم که بند کفن زهرا را ببندم، « نَادَیْتُ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا سُکَینَةُ یَا فِضَّةُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّة» بچه‌های زهرا(س) را صدا کرد. می‌گوید: وقتی خواستم بند کفن را ببندم بچه‌ها را صدا کردم، بیایید این آخرین دیدار است با مادر، دیگر مادر را نمی‌بینید مگر در بهشت. این بچه‌ها آمدند. خودشان را روی بدن مادر انداختند. حسن و حسین(ع) خودشان را روی سینه مادر انداختند.

علی(ع)، قسم می‌خورد و می‌گوید: وقتی این‌ها خودشان را روی سینه مادر انداختند، شروع کردند گریه کردن، دیدم دست‌های زهرا از کفن بیرون آمد. یک دست به گردن حسن انداخت و یک دست به گردن حسین. از آسمان ندا شد یا علی! بچه‌ها را بردار. تمام فرشته‌های آسمان‌ها به گریه در آمدند.


الوعد الصادق

آخرین وصیت حضرت فاطمه (س) چه بود

 حضرت صدیقه کبری (س) وصایای شفاهی و غیرمکتوبی داشت و به حضرت امیرمومنان(ع) سفارش‌هایی کرد. این وصایا در آخرین ساعات واپسین عمر آن حضرت مطرح شد و ... 


حضرت صدیقه کبری (س) وصایای شفاهی و غیرمکتوبی داشت و به حضرت امیرمومنان(ع) سفارش‌هایی کرد. این وصایا در آخرین ساعات واپسین عمر آن حضرت مطرح شد و فرازهای مختلفی دارد که بخشی از وصیت نامه الهی آن حضرت که حاوی نکات ارزنده اخلاقی و معنوی است و تعمق و تدبر در آن بر هر مسلمانی لازم است تقدیم می شود.

* ای علی! مرا یاد کن.

او در لحظه‌های واپسین زندگی به امیرمومنان علی(ع) فرمود:

قالت: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاهِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَهَ ابَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی؛ ای اباالحسن! برای من لحظه‌ای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت می‌کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی. (1)

 

* خواندن قرآن

همچنین حضرت زهرا(س) در کلمات ارزشمند دیگری، به امام علی(ع) وصیّت فرمود که: اِذا اَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ اَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ الْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَیَّ وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَاسِی قَبالَهَ وَجْهِی فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَهِ وَالدُّعَاءِ فَاِنَّها ساعَهٌ یَحْتاجُ الْمیِّتُ فیِها اِلی اُنْسِ الاَحْیاءِ وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی وَ اُوصیِکَ فِی وَلَدیِ خَیْراً؛

 وقتی وفات کردم تو غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظه‌هایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا می‌سپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم. (2)

ادامه نوشته

آقا از 28 زیارت فقط یک زیارت را پذیرفتند

زائران امام رضا(ع) بخوانند

بنا دارید به مشهد بروید از همین جا قصد زیارت داشته باشید و هیچ پیرایه‌ای را به آن ملحق نکنید تا ایام زیارت پایان پذیرید... 


آغازین روزهای سال 92 فرصتی است تا شیفتگان کوی دوست، رو به سوی کعبه عشق نهند و با حضور در حرم عالم آل محمد روح و جان از تیرگی‌ها بشویند، حال کسانی که چنین قصدی دارند چه خوب است در زیارت خود اخلاص را سرلوحه اعمال خود قرار دهند و با جان خود بر گرد حریمش طواف عشق نمایند.

مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین عباس محقق کاشانی در کتاب بر منبر خاطره نقل می‌کند: ایام تعطیلات تابستانی حوزه، در یکی از سفرهایی که به مشهد داشتم، برای خداحافظی، خدمت مرحوم آیت‌الله‌العظمی آقای گلپایگانی(ره) رسیدم.

آخر شب بود و آقا تازه از مطالعات درسی فارغ شده، و خسته به نظر می‌رسیدند.

برای رفع خستگی گفتند: قدری بنشینید تا جریانی را برایتان نقل کنم..

اطاعت کردم و ایشان ادامه دادند؛ یکی از آقایان محترم که در قید حیات نیست و خدا رحمتش کند، پیش من آمد و گفت: اگر اجازه می‌فرمایید، مطلب مهمی برایتان بگویم.

گفتم: می‌شنوم.

آن فرد نقل کرد: چند روزی است که از مشهد آمده‌ام و این بار، بیست و هشتمین سفری است که موفق شده و به زیارت آقا امام‌رضا‌(ع) نایل آمده‌ام.

در همین سفر، شبی در عالم رویا دیدم که در صحن اسماعیل‌طلا هستم و آنجا لبریز از جمعیت است و همگی ساکت و متوقف‌اند و کسی حرکت نمی‌کند.

پرسیدم: چه خبر است؟

ادامه نوشته

سال نو می‌رسد آرام... کجایی مولا؟

شعری در استقبال از نوروز/

مصطفی کارگر از شاعران با ذوق کشورمان در استقبال از سال جدید و پایان سال 91 شعری سروده است.

این شعر به شرح زیر است:

 

کاش تا آخر این لحظه بیایی مولا

سال را از کف غم‌ها بربایی مولا

 

سال‌هایی که سرانجام بدون تو گذشت

همه دم بود پر از آه سُرایی مولا

 

سال‌ها سفره‌ ما سین سکوتت را داشت

هفت منزل غزل ناب خدایی مول

ادامه نوشته

سه قفل با یک کلید؟؟

جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.
قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!
شیخ نخودکی فرمود :
نماز اول وقت شاه کلید است!

نیایش/اگر کمکم نکنی توبه ام دوامی ندارد

بار خدايا تو به آنچه من انجام داده‏ ام آگاه ‏ترى پس بر من ببخش و بيامرز آنچه را از من خبر دارى و مرا با قدرت خود به سوى آنچه دوست دارى متوجه ساز.

خداوندا گرفتاري هايى بر دوشم سنگينى مى ‏كند كه آنها را به ياد دارم و گرفتاري هايى نيز هست كه فراموش كرده ‏ام و همه آنها در برابر ديده توست كه به خواب نمى ‏رود و نزد علم توست كه در آن فراموشى راه ندارد ، پس در مقابل آن گرفتاري ها به صاحبانش عوض بده و گرانى آن را از من دور كن و سنگينى آن را از دوش من بردار و مرا از نزديك شدن و انجام مانند آن باز دار.

الهى جز با حفظ تو قدرت وفاى به توبه خود ندارم و جز به قوت تو توان خوددارى از گناهان ندارم پس مرا با نيروى كافى تقويت كن و خود عهده ‏دار نيروى باز دارنده از گناهم باش.

جهان

خاطره خواندنی شهید مطهری از آیت‌الله بروجردی

سیره و زندگی انسان های بزرگ حتی بعد از مرگشان می تواند شاگردانی فرهیخته و اندیشمند را تربیت کند. مرحوم آیت الله بروجردی، عالمی یگانه و فرزانه بود که تا همیشه مکتب علم و اخلاقش در دل پیروانش برپاست.
استاد شهید مرتضی مطهری، خاطره ای درس آموز از زبان یکی از نزدیکان مرحوم آیت الله بروجردی نقل کرده است. متن این خاطره را به روایت شهید مطهری بخوانید.
 
شهید مطهری می گوید:داستانى الآن یادم افتاد، دریغ است که آن را نگویم، یکى دو بار دیگر هم یادم هست که در سخنرانیها گفته‏‌ام. مربوط به مرحوم آیة اللّه بروجردى (اعلى اللّه مقامه) است. قبل از اینکه ایشان به قم بیایند، من از نزدیک خدمت ایشان ارادت داشتم، بروجرد رفته بودم و در آنجا خدمتشان رسیده بودم.
 
مردى بود در حقیقت با تقوا و به راستى موحّد. نگویید هر کس مرجع تقلید شد، البتّه موحّد هست. توحید هم مراتب دارد. بله، اگر به مقیاس ما و شما حساب کنیم، مراجع تقلید درجات خیلى بالاتر از توحید من و شما را دارند ولى وقتى که من مى‏گویم «موحّد»، یک درجه خیلى عالى را مى‏گویم. او کسى بود که اساساً توحید را در زندگى خودش لمس مى‏کرد، یک اتّکا و اعتماد عجیبى به دستگیریهاى خدا داشت. سال اوّلى بود که ایشان به قم آمده بودند.
 
تصمیم گرفته بودند بروند به مشهد. مثل اینکه نذر گونه‏ اى داشتند. در آن وقت که بیمار شده بودند، آن بیمارى معروف که احتیاج به جرّاحى پیدا کردند و ایشان را از بروجرد به تهران آوردند و عمل کردند و بعد به درخواست علماى قم به قم رفتند، در دلشان نذر کرده بودند که اگر خداوند به ایشان شفا عنایت بفرماید، بروند زیارت حضرت رضا (علیه السّلام). بعد از شش ماه که در قم ماندند و تابستان پیش آمد، تصمیم گرفتند بروند به مشهد. یک روز در جلسه دوستان و به اصطلاح اصحابشان طرح مى‏کنند که «من مى‏خواهم به مشهد بروم، هر کس همراه من مى‏آید اعلام بکند»اصحابشان عرض مى‏کنند بسیار خوب، به شما عرض مى‏کنیم.
ادامه نوشته

سه چیزی که نشانه کرامت انسان است

امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمود: از بزرگواری و کرامت است، گریستن انسان بر زمان از دست رفته‌اش و اشتیاق او به زادگاهش و حفظ کردن دوستان و برادرانش.


متن حدیث: 

قال امیرالمومنین علی علیه السلام: من الکرم بکائه علی ما مضی من زمانه وحنینه إلی أوطانه وحفظ قدیم إخوانه



«بحارالأنوار، جلد ۷۴صفحه ۲۶۴-منتخب میزان الحکمة،ح۵۹۶ »
 
 
 
 
مشرق

قدیمی‌ترین تصویر از حرم حضرت عباس(ع)

چند رهنمود ویژه از آیت الله بهجت(ره)

کتاب «زمزم عرفان» با موضوع و محوریت زندگی حضرت آیت الله محمد تقی بهجت(ره) به همت آیت الله محمدی ری شهری در 523 صفحه از سوی انتشارات دارالحدیث تجدید چاپ شده که یادنامه ای خواندنی و ارزشمند درباره مرجع و عارف بزرگوار، آیت الله بهجت(ره) است. محمد محمدی ری شهری در مقدمه کتاب، درباره روند شکل گیری این مجموعه نوشته است: «واگذار شدن نمایندگى رهبرى در حج در اوایل سال 1370، ایجاب مى‏کرد که براى بهره‏گیرى هر چه بیشتر از مراسم سیاسى ـ عبادىِ حج و برگزارى هر چه بهتر آن، از انفاس قدسى آیت الله بهجت، در این سفر، توشه برگیرم، بدین منظور از آن تاریخ، هر ساله پیش از عزیمت به سوى خانه خدا و پس از بازگشت از سفر، معمولاً به محضر ایشان شرفیاب مى‏شدم و از رهنمودهاى ایشان در زمینه‏هاى مختلف، بهره مى‏بردم.»به گفته وی در دیدارهایی با آن عالم برجسته،ایشان مطالب متنوّعى را درباره قرآن، حدیث، فقه، اصول، اخلاق، عرفان، کشف و کرامات علماى سلف، حج و سرپرستى حجّاج، امام خمینى(ره) و انقلاب اسلامى و برخى امور سیاسى بیان مى‏فرمود.
ری شهری اضافه می کند: ایشان همچنین گاه رهنمودهاى خاصی درباره برخى اذکار و اعمال داشتند، که این جانب، شمارى از برجسته‏ترین مطالب ایشان را، گاه در محضر ایشان و گاهى پس از آن، یادداشت مى‏کردم. مجموعه این یادداشت‏ها در قالب این کتاب براى بهره‏گیرى بهتر علاقمندان به این مباحث، در چهار بخش جمع بندی رهنمودها، گفتگو با فرزند ایشان، متن یادداشت های مولف و شرح حال مختصری از کسانی که نامش در کتاب آورده شده، تدوین شده است وعلاقمندان می توانند با بهره گیری و الگوبرداری از این کتاب خود را به آن الگوى کامل نزدیک کنند.
بخش اول کتاب متشکل از 10 فصل قرآن، فقه و اصول، ارزش های اخلاقی و عملی، فلسفه و عرفان، کشف و کرامات، حج و سرپرستى حجّاج، امام خمینى و انقلاب اسلامى، سیاست و رهنمودهاى ویژه است. در بخش دوم نیز، متن یادداشت‏هاى مؤلف از سخنان ایشان، در طول سال‏هاى 1370 تا 1387 و در بخش چهارم نیز شرح حال مختصرى از قالب کسانى که در متن کتاب، ازآنها یاد شده، ارائه شده است. ارائه زندگى نامه‏ مختصری از آیت الله بهجت(ره) از دیگر بخش های این کتاب است.

در بخشهایی از فصل دهم کتاب می خوانیم:

برای آرامش دل

ادامه نوشته

کعبه از منظره ای متفاوت

قصه یک ازدواج پرماجرا

خداوند متعال ، در قرآن شریف ، به داستانى اشاره مى فرماید که از جهاتى ، قابل دقت و تاءمّل است . با توجّه به اهمیّت آن در قرآن ، که نام بزرگترین سوره از این قصه گرفته شده و همچنین به علت نتایج ثمربخش ‍ آن ، ما مشروح آن را براى خوانندگان گرامى ، در اینجا نقل مى کنیم :


در زمان حضرت موسى علیه السّلام در بنى اسرائیل ، مرد جوانى زندگى مى کرد. و به شغل غلّه فروشى اشتغال داشت . وى جوانى با ادب ، و آراسته به کمالات ظاهرى و معنوى بود.
در یکى از روزها، که طبق معمول در مغازه خویش ، مشغول تجارت بود، شخصى آمده و از او، گندم فراوانى خریدارى کرد، که آن معامله کلان ، بهره سرشارى براى آن تاجر جوان ، در پى داشت . وقتى براى تحویل گندم به انبارى خویش در منزل مراجعه کرد، متوجه شد که درب انبارى بسته و پدرش پشت در خوابیده ، کلید انبار هم در جیب اوست . و از آنجائى که این جوان ، شخصى فهمیده و باتربیت بود، طبعاً پدرش ، احترام خاصى پیش او داشت .
با عذرخواهى به مشترى گفت : ((متاءسفانه ! تحویل گندم ، بستگى به بیدارى پدرم دارد و من راضى نیستم که او را از خواب ، بیدار کرده و اسباب ناراحتى اش را فراهم کنم ؛ به همین جهت ، اگر صبر کنى تا پدرم بیدار شود من مقدارى از مبلغ کالا، به تو تخفیف خواهم داد، و اگر نمى توانى صبر کنى ، لطفاً از جاى دیگرى جنس مورد نیاز خود را تهیه کن .))
مشترى گفت : ((من آن جنس را مقدارى هم گرانتر مى خرم ، معطل نشو و پدر را از خواب بیدار کن ، جنس را تحویل من بده .)) جوان گفت : ((من هرگز، او را از خواب بیدار نخواهم کرد و استراحت پدر، در نزد من بیشتر ارزش ‍ دارد تا سود این معامله کلان .)) بعد از اصرار مشترى و امتناع تاجر جوان ، بالاخره مشترى صبر نکرد و رفت .

ادامه نوشته

اگه گناهی داری که نمی توانی ترکش کنی بخوان!

انسان ها با توجه به محیطی که در آن به دنیا می ایند تربیتی که در خانواده می شوند خصوصیاتی که اصطلاحا ارثی هستند، مدرسه ای که می روند، معلمان و اساتیدی که خواهند داشت، دوستانی که در آینده با آنها نشست و برخواست می کنند و ... یک سری صفات خوب و بد را ممکن است بدون زحمت داشته باشند.

نفس

یک نکته ی قرآنی: برسد به دست هرکسی که فکر می کنه گناهی داره که نمی تونه ترکش کنه

شح نفس یعنی بخل شدید قلب که با حرص همراه است.

تعبیر قرآن این است : شح را برای انسان به منزله یک دشمن تلقی کرده‏ است. در آیه 14 سوره تغابن قرآن می خوانیم: «ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم، برخی از همسران و فرزندان شما دشمنان شما هستند ، و بعد خداوند چنین فرمود: «انما اموالکم و اولادکم فتنه، اموال شما و فرزندانتان صرفا (وسیله) آزمایشند» (تغابن/15)

در اینجا دیگر ازواج ذکر نشده است. اولاد دو بار، ازواج یک‏بار و اموال هم یک بار ذکر شده است. در آیه‏ مورد بحث می‏فرماید: «و من یوق شح نفسه» شح باز مربوط به مال‏ است. هر کسی که نگهداشته بشود از شر شح، یعنی از این دشمن.

می‏بینیم‏ شح که صفتی مربوط به مال است مانند یک دشمن تلقی شده است. نتیجه این‏ می‏شود که همان‏طور که ازواج و اولاد عملا گاهی به‏صورت دشمن درمی‏آید، مال و ثروت هم گاهی به‏صورت دشمن درمی‏آید ولی آن که دشمن است خود وجود عینی مال نیست بلکه آن صفت قائم به نفس انسان است که نامش ''شح'' است. کسانی که از شر این دشمن نگهداشته بشوند آنها رستگاران‏ هستند، یعنی درصورتی که کسی از این شر نگهداشته نشود هیچ وقت رستگار نمی‏شود.

یادمه چند سال پیش در یک کارگاه تفسیر ، استاد وقتی می خواستند این عبارت قرآنی رو معنا کنند و برای اینکه حسابی مطلب جا بیفتد ماجرای جالبی رو نقل کردند که در حدی که یادم مانده باشد -نقل به مضمون - برایتان تعریف می کنم:

ایشان می گفتند: چند سال قبل که برای ضبط تفسیر با صدا و سیما همکاری می کردم رسیدم به آیه ای در مورد حجاب

خب مطلب را گفتم وقتی ضبط برنامه تمام شد ، خانمی از آن مجموعه که در مصرف پارچه صرفه جویی کرده بود،  آمدند و گفتند امکان دارد چند لحظه وقتتان را بگیرم؟

گفتم: بفرمایید.

ادامه نوشته

تقویم لاله ها

نسیم بافرانشهید نعمت الله پوربافرانی (فرزند حسن):

وی در تاریخ ۶/۱۲/۱۳۳۵ در خانواده ای مذهبی و زحمتکش در بافران دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش پشت سر گذاشت و در سن سربازی به خدمت سربازی رفت و در همان دوران به جبهه اعزام شو و مدال "اولین شهید جنگ تحمیلی از شهرستان نایین" را بر سینه آویخت و در ۲۱ بهمن ماه ۱۳۵۹ در جبهه جنوب در تپه الله اکبر بوسه بر پای معلم شهادت و ایثار حضرت حسین بن علی (ع) زد و به فیض شهات نایل و نامش در شمار یاران حقیقی امام زمان (عج) و سربازان راستین پیر جماران ثبت شد.

شکوهی که از تشییع جنازه ی او ....

ادامه نوشته

ای آفتاب حُجب و حیا إشفعی لنا

قمی‌ها به استقبال کاروان نمادین بانوی خوبی و کرامت رفتند

صبح امروز مردم قم میزبان کاروان نمادینی بودند که دختری از تبار آب و آینه را با خود همراهی می‌کرد.

امروز هوا متفاوت‌تر از روزهای قبل است حتی از شهرهای دیگر هم متفاوت‌تر... هوا بوی خوشی با خود دارد... شب قبل خبری از پیک رسید ... خبری که چشمان اهالی را تا به صبح باز و منتظر نگاه داشت...

پس از آنکه مأمون عباسی در سال ۲۰۰ هجری امام رضا(ع) را به خراسان دعوت کرد، حضرت معصومه(س) به همراه عده‌ای ‌از برادران و بستگان، پس از یک سال به انگیزه دیدار برادر وارد ایران شد.

پس از ولایتعهدی امام رضا(ع) بنی هاشم که مدت‌ها زیر شکنجه و فشار حکام جور بودند با شنیدن این خبر به عنوان دیدار حضرت رضا(ع) از مدینه به خراسان رهسپار شدند. این گروه در حدود ۴۰۰ نفر بودند که در رأس آن‌ها حضرت معصومه(س) بود.

وقتی حضرت معصومه(س) و همراهان به شهر ساوه رسیدند، مأموران حکومت عباسی با آن‌ها درگیر شدند و عده‌ای از آن‌ها را به شهادت رساندند.

حضرت معصومه در همانجا بیمار شدند. بانو از همراهیان سئوال کرد از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ به ایشان عرض شد: ده فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کنید.

بزرگان قوم آل سعد اشعری به اتفاق به جانب ساوه روان شده بودند تا مسافری عزیز را به جانب شهری که پناهگاه شیعیان بود بیاورند.... مسافری خسته، نستوه و محزون؛ کسی که بی شباهت به زینب کبری(س) نیست.

صبح و هنگامه طلوع خورشید... از دور دست کاروانی به چشم می‌خورد.... چشم‌های نخوابیده تا صبح و در انتظار، بازتر می‌شود... آیا این همان خبر است؟.... کاروان نزدیکتر می‌شود....

مردم هلهلهکنان به سویش می‌شتابند تا او را در خانه خود جای دهند... این افتخار نصیب چه کسی می‌شود؟

مهمانداری از دخت پیشوای هفتم و اخت ولی خدا قسمت کسی نیست جز موسی بن خزرج..... خوشا به حالش....

عمه سادات سلام علیک

ادامه نوشته

عباراتی که بر دسته شمشیر رسول‌الله(ص) حک شده بود

مرحوم شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که در دستگیره شمشیر رسول اکرم(ص) این چند جمله نوشته شده بود: «صِلْ مَنْ قطعک و قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا علی نَفْسِکَ و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ»


آیت‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی در کتاب «خاتم انبیا، رحمت بی‌انتها» آورده است: مرحوم علامه مجلسی(ره) از امالی مرحوم شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که در دستگیره شمشیر رسول اکرم(ص) این چند جمله نوشته شده بود:

«صِلْ مَنْ قطعک و قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا علی نَفْسِکَ و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ»

 چه جمله‌های پرمحتوایی، آن هم بر قبضه شمشیر! یعنی اکنون که پیامبر(ص) به قدرت رسیده و شمشیر به دست گرفته است چه باید بکند؟ آیا کارش جنگ و خون‌ریزی و بی‌رحمی است یا رحمت و لطف و کرم؟

 از آنجایی که شمشیر هم برای دفع مهاجم و رفع مزاحم است از این رو بر دسته‌اش نوشته شده:

 «صِلْ مَنْ قطعک؛ اگر کسی از تو برید، تو به او بپیوند».

 او به خانه‌ات نیامد تو به خانه‌اش برو؛ از حالت جویا نشد تو از حال او جویا شو؛ نگو که او نیامد من هم نمی‌روم؛ او از حالم نمی‌پرسد من هم نمی‌پرسم.

 «قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا عَلی نَفْسِکَ؛ (همیشه و در هر جا) آنچه حق است بگو اگرچه به زیانت تمام شود.

 «و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ؛ نیکی کن درباره کسی که به تو بدی کرده است».

 خیلی مهم است اگر به کسی که با ما هیچ رابطه‌ای ندارد، نه به ما بدی کرده و نه خوبی، خدمتی کرده و یا مشکلی از او حل کنیم. البته کار خوبی کرده‌ایم؛ اما خیلی کار مهمی انجام نداده‌ایم. زمانی هم که کسی به ما خدمتی کرده و ما هم متقابلاً به او خدمتی می‌کنیم باز هم کار مهمی نکرده‌ایم.

 مهم این است که به کسی که به ما بدی کرده، در زندگی ما مشکلی ایجاد کرده و یا چاهی سر راهمان کنده است خوبی کنیم، مشکلش را برطرف و خار را از سر راهش برداریم؛ این است کمال و از مکارم اخلاق است. چرا که الگو و اسوه ما رسول‌الله(ص) فرموده‌اند:

 «إنی بعثت لأتمم مکارم الاخلاق»

 من آمده‌ام تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم.

یادبود روزهای دفاع...(به بهانه ای دیگر)

با سلام خدمت کلیه همشهریان عزیز

در این تصویر ۴ نفر از هم ولایتی های گلمون هم مشاهده می شند

از راست به چپ ايستاده؛ ...، شهيد فريبرز بقايي، سيد مسعود اميري، محمدرضا پوربافرانی(علیخان) ، مرحوم احمد اکبرزاده بافرانی

از راست به چپ نشسته، شهيد علي رضا توكلي،...،حميد رضا مفتاح، غلامحسین مفتاح

اگر شهید بشوی


فکرش را کرده‌ای اگر شهید بشوی، دکان و دستک یک تعدادی که دارند با اسمت نان می‌خورند، تعطیل می‌شود؟ حیف!


خیلی زود خبر همه جا می‌پیچد.

چند تا از گروهک‌های تروریستی مسئولیت کشتنت را بر عهده می‌گیرند؛ شکار شیر افتخار است برای روباه هایی که یک عمر از ترس، جرأت بیرون آمدن از لانه‌ی خاکی‌شان را نداشته‌اند. بگذریم از نحوه‌ی شکارِ شیر؛ فرض محال که محال نیست!

رسانه‌های غربی شروع می‌کنند به گفتن ویژگی‌هایت؛ از این که کرمانی بودی، از این که در جنگ عملیات‌های بزرگی را فرماندهی کردی، از این که در کربلای چهار تنها گردانی که خط را شکست، از لشکر تحت امر تو بود، از این که کربلای پنج غوغا کردی، از این که عریض‌ترین بخش اروند را نیروهای لشکرت طی کردند و مجال ندادند عراقی‌ها قبضه‌های چهارلول شان را فعال کنند؛ حتی، از این که امنیت را به سیستان و بلوچستان برگرداندی و خیلی چیزها که باید از شیر بودنت بگویند، تا ارزش کار خودشان مشخص شود.

ادامه نوشته

تقویم لاله ها

 شهید ابوالفضل نامداری (فرزند حسن)

وی در سال ۱۳۴۹ در بافران متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد. به عنوان بسیجی به جبهه رفت و در تاریخ ۲/۱۱/۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل شد و در گلزار شهدای نایین به خاک سپرده شد.

یادش گرامی و راهش پررهرو باد.

به یاد استاد آقا مجتبی تهرانی

 روی عن علی بن الحسین (علیهما‌السلام) قال:

عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ:
 الْوَرَعُ‌ فِی‌ الْخَلْوَةِ
وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ
وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَ
الْحِلْمُ عِنْدَ الْغَضَبِ

وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ

شرح حدیث از بیان استاد در ادامه مطلب

ادامه نوشته

تقویم لاله ها

طلبه شهید داوود رحیمی (حسن): او در سال 1343در خانواده ای مذهبی در شهر ری متولد شد. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم پشت سر گذاشت. همراه با تحصیل دروس هنرستانی در رشته اتومکانیک در مدرسه علمیه برهان شهر ری به تحصیل ادبیات عرب و معارف اسلامی پرداخت وپس از چندی برای ادامه تحصیل به مدرسه ولی عصر تهران رفت . وی توجه ویژه ای به خود سازی داشت .همواره با وضو و اهل ذکر بود قرآن تلاوت می کرد و با نماز شب مأنوس بود .

حضور فعال او در صحنه های شور آفرین انقلاب، انجمنهای اسلامی و بسیج زبانزد دوستان اوست. بسیج مدرسه شیخ طاهر را او بنیاد نهاد و با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه های نبرد با صدامیان کافرشد وبه مدت دو سال مسئول بهداری گردان سلمان فارسی بود وپس از اعزامهای مکرر و شرکت در چند عملیات و مجروح شدن در برخی از آنها سرانجام در تاریخ 24/10/1365 در عملیات کربای5 در سرزمین خون رنگ شلمچه در شب شهات حضرت زهرا(س) بر اثر جراحات جنگی ندای «ارجعی » حضرت حق را به گوش جان شنید وپاسخی شایسته داد وجسم پاکش در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

او در بخشی از وصیتنامه اش چنین نگاشته است:

ادامه نوشته

 

شهادت در نگاه شهیدان

شهید سید مرتضی آوینی

   الهی اگر جز سوختگان را به ضیافت عنداللهی نمی‌خوانی، ما را بسوز آنچنان که هیچ‌کس را آنگونه نسوخته باشی.

   شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. تولد ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور رب‌الارباب اشراق می‌بخشد.

   شهادت قلبی است که خون حیات را در شریان‌های سپاه حق می‌دواند و آن را زنده نگه می‌دارد.

   شهادت، جانمایه انقلاب اسلامی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است.

   شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد.

   شهادت مزد خوبان است.

 

آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی

جنس جلسات اخلاق آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی با همه سخنرانی‌ها فرق داشت و یکی از بارزترین ویژگی‌های آن، شرح احادیث اهل‌بیت(ع) با زبانی ساده و همه‌فهم بود.


 آیت‌الله‌ مجتبی تهرانی متولد سال 1316 در تهران و جدّ بزرگوارش شهید کلهر از شهدای مشروطیت بود.

 آقا مجتبی از شاگردان خاص امام خمینی(ره) بود و پس از تبعید حضرت امام به عراق،‌ از استاد خود دست نکشید و به نجف اشرف رفت. رفاقت دیرینه‌ای با حاج آقا مصطفی خمینی داشت و اولین کسی بود که در تهران برای شهادت فرزند امام، مراسم ختم برپا کرد.

 آیت‌الله تهرانی مثلثی از علم، تقوا و بصیرت بود و جنس جلسات اخلاقش با همه سخنرانی‌ها فرق داشت. غم فراق این استاد برجسته اخلاق حالا حالاها بر شانه پایتخت‌نشینان سنگینی خواهد کرد.

 در ادامه پوسترهایی حدیثی با شرح آیت‌الله مجتبی تهرانی در اندازه کوچک مشاهده می‌شود.

 

ادامه نوشته

زیارت اربعین اباعبدالله الحسین(ع)

اربعین حسینی نقطه آغازی برای تزریق خون حسین در کالبد جامعه اسلامی است، برای این روز زیارت اباعبدالله‌الحسین(ع) در کربلا و همچنین خواندن زیارت اربعین توصیه شده است.

چهل روز از واقعه عاشورا می‌گذرد، جابر بن عبدالله انصاری اولین زائر اربعین حسین علیه‌السلام؛ این یار صدیق رسول خاتم صلی الله علیه وآله وسلم به بزرگداشت حماسه حسینی می‌پردازد؛ آری اربعین حسینی نقطه آغازی است برای تزریق خون حسین(ع) در کالبد جامعه اسلامی، نقطه‌ آغازی که به قیام نهمین فرزند حسین منتهی می‌شود.

برای 20 صفر و اربعین حسینی اعمالی مستحبی چون زیارت امام حسین علیه‌السلام تاکید شده است، چنان که امام حسن عسکری علیه‌السلام یکی از 5 علامت مختص شیعه را زیارت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در روز اربعین توصیف می‌کند، هر چند برای کسانی که توانایی سفر به کربلا را ندارند، خواندن زیارت اربعین که توسط امام صادق علیه‌السلام در کتاب «التهذیب» شیخ طوسی آمده است، توصیه شده است.

 متن کامل زیارت اربعین به شرح زیر است:

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَراتِ

ادامه نوشته

نامه خواندنی "عبدالله بن عمر" به "یزید بن معاویه"

پس از ماجرای عاشورا و به شهادت رسیدن حضرت أبا عبدالله الحسین علیه السلام و یارانش، "عبدالله بن عمر" فرزند خلیفه دوم اهل سنت به "یزید بن معاویه" خلیفه وقت نامه ای نوشت.
خواندن این نامه که در صفحه 247 از کتاب "الطرائف" به نقل از کتاب "تاریخ البلاذری" منتشر شده، خالی از لطف نیست. متن کامل نامه "عبدالله بن عمر" و پاسخ "یزید بن معاویه" به شرح ذیل است:

لما قتل الحسين عليه السلام کتب عبد الله بن عمر الى يزيد بن معاوية يعاتبه على قتل الحسين عليه السلام، فکتب اليه يزيد: يا أحمق... فإن يکن الحق لنا فعن حقنا قاتلنا، وإن يکن الحق لغيرنا فأبوک أول من سن هذا وآثر واستأثر بالحق على أهله.

ترجمه: هنگامی که حسین علیه السلام به قتل رسید عبدالله بن عمر به یزید بن معاویه نامه ای نوشت و او را بخاطر قتل حسین علیه السلام مورد عتاب و ملامت قرار داد. یزید هم پاسخ داد: ای احمق ... اگر حق با ما بود، ما به حق جنگیدیم، و اگر حق با آنها (امام حسین و یارانش) بود، پدر تو اولین کسی بود که این سنت را پایه گذاری کرد و دست به قتل و انتقام گیری از اهل حق زد.
الوعدالصادق به نقل از شیعه آنلاین

تقویم لاله ها

شهید ابوالقاسم رحیمی بافرانی (عبد الصمد)

او در سال ۱۳۵۰ در بافران به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا کلاس اول متوسطه ادامه داد. به عنوان بسیجی به جبهه های نبرد شتافت. در تاریخ ۴/۱۰/۱۳۶۵ در عملیات کربلای۴ در ام الرصاص به شهادت رسید و جسم پاکش در گلزار شهدای نایین به خاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش پررهرو باد.

شعر داخل ضریح امام حسین(ع)

کربلا لا زلت کرباً وبلا . . .
 داخل ضریح جدید امام حسین(ع) بخش‌هایی از شعر مشهور «سید رضی» از علمای قرن چهارم و گردآورنده نهج‌البلاغه نقش بسته است.

ضریح جدید مضجع شریف سیدالشهداء(ع) پس از 18 روز مراسم باشکوه به کربلا منتقل شد تا در ماه ربیع‌الاول به جای ضریح فعلی قرار گیرد.

این ضریح توسط استاد محمود فرشچیان طراحی شده و خطاطی‌های آن را استاد سیدمحمد حسینی‌موحد انجام داده است.

آیات، احادیث و اشعار زیبایی بر ششمین ضریح امام حسین(ع) نقش بسته است که از جمله آن‌ها، بخش‌هایی از شعر مشهور «سید رضی» از علمای قرن چهارم و گردآورنده نهج‌البلاغه است:

کرْبَلا، لا زِلْتِ کَرْباً وَبَلا / ما لقی عندک آل المصطفى

کربلا پیوسته اندوه و بلا بوده‌ای به دلیل مصیبت‌هایی که خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در نزد تو دیدند

 

کَمْ عَلى تُرْبِکِ لمّا صُرّعُوا / من دم سال و من دمع جرى

چه بسیار بر خاک تو فرو افتادند و چه خون‌هایی که روان شد و چه اشک‌ها که جاری

ادامه نوشته

آخرالزمان این گونه می شود: حق می میرد

و هرگاه دیدی: «حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند.» (1)
تصورکردنش در روزگار ما نباید کار سختی باشد.

راست یا دروغش دیگر فرقی ندارد. خوب ما آدم ها لابد حق داریم برای آسایش خودمان هم که شده گاهی سر بقیه کلاه بگذاریم و دروغ را جای راست بگذاریم و راست را جای دروغ؟!

گاهی حتی به خودمان اجازه می دهیم درون جورچین زندگی مان جای پازل حق، باطل را نقاشی کنیم و خودمان را به توجیه کردن عادت بدهیم!
خوب به ما چه دخلی دارد که رفیقمان پشت دست اندازهای زندگی گیر کرده است و مثل ما نمی تواند سبقت بگیرد؟!
به ما چه مربوط که از پس مسئولیتمان بر نمی آییم و جرئت نداریم آن را به اهلش بسپاریم؟!
مگر دست خودمان است که از دیدن ناراحتی دیگران شاد نشویم؟!
گره کارمان  که با یک تهمت ساده باز می شود؛ چرا در وقت اضافه دست رد به سینه اش بزنیم؟
وقتی همه با هم کمر همت بسته ایم بر گناه، دیگر چه فرقی دارد کم یا زیادش؟
همین که نفسمان را راضی نگه داریم و در دلمان صدای تشویق ها و خنده های قاه قاهش را بشنویم برایمان کافی ست.
باورکن اینطوری شده ایم!
اصلا بگذار همین جا قال قضیه را بکنم:
حق همیشه باخداست. حق خود خود خداست. اصلاً حق یکی از اسم های خداست.
وقتی خدا نباشد دیگر چه فرقی دارد من بنده ی چه باشم و برتری ام را به رخ چه کسی بکشم؟
حق که مرده باشد، خدا که درمیانمان نباشد، زندگی مان همین مردابی است که می بینی و هر روز بیشتر در آن فرو می رویم.
گفتم که! تصورکردنش توی روزگار ما کار سختی نیست.
آخر، در دنیایی که خدا نباشد، همین است و بس!



پی نوشت:
1. رحتمی شهر رضا، محمد، هزار و یک نکته پیرامون امام زمان"عج"، انتشارات مسجد مقدس جمکران، صفحات 404-411

الوعدالصادق

مؤید تاریخی وجود حضرت رقیه (س)

گاهی درمورد وجود حضرت رقیه (س) شبهات و تردیدهایی مطرح می شود که نام ایشان در اکثر کتب نیامده، اما اصل وجود دختری سه ساله برای امام حسین (ع) در منابع شیعی آمده است.

رقیه دختر حسین(ع) و مادرش مطابق بعضی از نقل‌ها ام اسحاق بوده‌است.او دختر سه سالهٔ امام حسین(ع) بود که پس از واقعه عاشورا که خانواده امام(ع) را به اسارت گرفتند او نیز توسط لشکر یزید به اسارت گرفته شد و آن‌ها را به مرکز خلافت یزید که شهر شام بود بردند. در کتاب وقایع الشهور و الایام آمده‌است که حضت رقیه(س) در روز ۵ صفر سال ۶۱ هجری قمری به شهادت رسید. مرقد وی در شهر دمشق امروزه پذیرای بسیاری از شیعیان جهان است.

وجه تسمیه حضرت رقیه (س)

رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است. گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین(ع) کمتر به چشم می‏خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (س) معروف به فاطمه صغری باشد، وجود دارد. در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (ع) دو اسم داشته‏اند و امکان تشابه اسمی نیز در بین فرزندان آن حضرت وجود دارد.

 

ادامه نوشته

«عملیات بدون تماس» استراتژی جدید دشمن برای نفوذ است

 فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت: دشمن بعد از پیروزی انقلاب برای مقابله با کشورمان یک استراتژی کلی به نام عملیات بدون تماس را پیاده کرد و حتی بارها و بارها از این طرح استفاده کرده است.

امیر احمد‌رضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش در همایش تخصصی پیشگیری جرم و تخلف اظهار داشت:

دشمن بعد از پیروزی انقلاب برای مقابله با کشورمان یک استراتژی کلی به نام استراتژی عملیات بدون تماس را پیاده و حتی بارها و بارها از این طرح استفاده کرد که به عنوان مثال در کشورهای آمریکای جنوبی هم موفق بوده است.

پوردستان افزود: آمریکایی‌ها برای رسیدن به اهداف خود در این استراتژی چندین مولفه دارند که یکی از این مولفه‌ها عملیات روانی است که این عملیات را بسیار وسیع و با عامل‌های مختلف انجام می‌دهند. همچنین یکی دیگر از کارهایی که در عملیات بدون تماس انجام می‌دهند محاصره اقتصادی است.

وی تاکید کرد: تهاجم فرهنگی یکی دیگر از کارهایی است که در عملیات بدون تماس جهت از پای درآوردن کشورهای اسلامی علی‌الخصوص ایران انجام می‌پذیرد که مقام معظم رهبری آن را به شبیخون فرهنگی تعبیر کرده است.

وی در ادامه اثرات ناشی از تهاجم فرهنگی در بین جوانان را از بین بردن نیروی جوان و از کار انداختن بازار کار در ایران دانست و گفت: این موضوع مسئولیت ما را چندین برابر می‌کند.

فارس

اي كلك! بازم كه سينه خيز رفتي!

 

ارگان رسانه اي شبكه فتنه و نفاق مدعي احترام به شهيد صياد شيرازي شد و نوشت: شهدا، سرمايه هاي جامعه و محور همبستگي و غرور ملي هستند.


پايگاه اينترنتي كلمه كه به كمك عناصر فراري مقيم پاريس و بروكسل به روزرساني مي شود، به بهانه پنج هزارمين روز ترور شهيد صياد شيرازي نوشت: يكي از معدود بخش هايي كه سرمايه هاي انساني اش با همه كج سليقگي هاي حكومتي نزد جامعه محترم مانده، ايثارگران و شهداي 8 سال جنگ تحميلي هستند؛ و از جمله اين سرمايه هاي ماندگار، شهيد صياد شيرازي است؛ امير شجاع ارتش كه پس از سال ها رشادت در جبهه هاي دفاع از ميهن، جانش را در كينه توزي خائن ترين جريان تروريستي ايراني و همسنگران دشمن متجاوز، يعني فرقه رجوي از دست داد و به خيل شريف شهداي سرفرازمان پيوست...
 
كلمه در عين حال مي افزايد: يكي از رويه هاي تلخ جاري در كشورمان، از دست دادن بي جايگزين سرمايه هاي اجتماعي است. اتفاقي كه دوره اي با زباني ديگر به عنوان «نخبه كشي» در جامعه ايران مطرح شد و هنوز هم به كار مي رود. اين در حالي است كه جوامع توسعه يافته اصرار زيادي در حفظ سرمايه هاي خود به عنوان لنگرگاه هاي جامعه و محورهاي تفاهم و همبستگي ملي دارند.
 
براي اثبات ادعاي بي توجهي به سرمايه هاي اجتماعي، مروري براسامي پرافتخاري كه در زندان هاي كشورمان به عنوان زنداني سياسي در اسارت اند، به تنهايي گوياست. همين طور بلايي كه پيشتر در تبليغات رسمي بر سر بزرگاني چون دكتر محمد مصدق، مهندس مهدي بازرگان، دكتر يدالله سحابي، آيت الله منتظري، و امثالهم آورده شد و موج آن سرمايه سوزي ها به ديگر بزرگان هم رسيد.
ادامه نوشته

شهیدی که حتی یک رکعت هم نماز نخواند

در کتب تاریخ اسلام آمده: زمانی که رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم به تازگی وارد مدینه شده بودند، اقوام یهودی ساکن در مدینه منوره را به کرات به اسلام فرا می خواندند؛ البته پاسخ معلوم بود.

 یهود گوشی برای شنیدن نداشت در حالی که به خوبی می دانستند که حضرت محمد صلی الله عليه وآله وسلم، آخرین فرستاده خداوند متعال است.

 نشانه های پیامبر آخرالزمان را اتفاقا یهودیان به دیگران داده بودند. خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید: «آنها همچنان که فرزندان خود را می شناسند او را می شناسند، اما گروهی از ايشان در عين آگاهی حقيقت را پنهان می دارند» (بقره / 146)

 در این میان یک یهودی ثروتمند و با نفوذ به نام "مخیریق" روزی وارد مدینه شد. او خطاب به یهودیان گفت شما که به خوبی محمد صلی الله عليه وآله وسلم را می شناسید، پس چرا به او ایمان نیاورده اید؟! یهودیان پاسخ جالبی دادند: «امروز شنبه است، شنبه ها هم تعطیل است، فردا به این موضوع فکر می کنیم!»

 "مخیریق" با عصبانیت جمع یهودیان را ترک کرد. در آن روز پیامبر صلی الله عليه وآله وسلم برای رویارویی با مشرکین به بدر رفته بود. "مخیریق" خود را به بدر رساند و مسلمان شد.

 او همان روز پیش از اذان ظهر در مقابل رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم به شهادت رسید، بدون اینکه حتی یک رکعت نماز بگذارد! در پایان روز بدر مسلمانان پیامبر صلی الله عليه وآله وسلم را دیدند که بر جنازه ی یک یهودی تازه مسلمان می گرید..

 یکشنبه آمد.. دوشنبه.. سه شنبه.. ماه بعد.. سال بعد..

 یهودیان اسلام نیاوردند.. با ابوسفیان، مشرکین مکه و منافقان مدینه همدست شدند تا ریشه ی اسلام را بخشکانند.. و ماجرا همچنان ادامه دارد...

پارتی که داریم، راحت گناه کنیم!

شفاعت اولیای الهی در روز قیامت، متوقف بر شرایطی است که در همین دنیا باید آن شرایط را به دست آورد.
برخی بر این اعتقاد نادرست پافشاری می‌کنند که معصومین (علیهم السلام) شفاعت پیروانشان را بر عهده خواهند گرفت هر چند که غرق گناه باشند و این امر تا حدودی الهام گرفته از مسیحیت تحریف شده است که معتقدند عیسی (علیه السلام) کشته شد تا گناهان پیروانش بخشیده شود.

از این رو تبیین مفهوم صحیح شفاعت و ابعاد و شرایط آن برای جلوگیری از انحرافات عقیدتی و در افتادن به دام خرافات امری ضروری است.

شفاعت اولیای الهی در روز قیامت، متوقف بر شرایطی است که در همین دنیا باید آن شرایط را به دست آورد.

در آیات و روایات، برای هیچ فرد یا گروهی، تضمین نشده است که حتماً مورد شفاعت قرار می‌گیرند؛ بلکه صفات و ویژگی‌های کلی کسانی که از این نعمت بهره‌امند و یا محرومند، بیان شده است. بر اساس آیات و روایات، شرایط شمول شفاعت نسبت به بنده گنه کار، عبارتند از:

۱. رضایت خداوند

ادامه نوشته

آقای لانزا و آقای بیلز و اشک‌های آقای پرزیدنت، اوباما

درباره فاجعه کشتار کودکان آمریکایی؛

نیمه شب است و اهالی روستا خوابیده اند. درب خانه های روستاییان افغان را با لگد باز می کند و اسلحه اش را به کار می اندازد و به روی آدم هایی که در خانه شان خوابیده اند شلیک می کند. چند خانه را به همین ترتیب مهمان می شود و بعد از اینکه اخرین فشنگش را شلیک می کند راهش را می کشد و از همان مسیری که امده است باز می گردد. آرام آرام و سلانه سلانه...


آدام لانزا یک جوان آمریکایی است. صبح روز 14 دسامبر 2012 جمعه همین هفته از خواب بلند می شود. کمی دور و اطراف خانه می چرخد و بعد با یک اسلحه اتوماتیک به صورت مادرش شلیک می کند. دو کلت کمری و همان اسلحه اتوماتیک را بر می دارد و به مدرسه ای می رود که قبلا در آنجا درس خوانده است. دبستان سندی هوک در شهر نیوتاون کانتیکت. اسلحه ها را به کار می اندازد و 26 نفر را می کشد. 20 نفر از انها کودکان زیر 10 سال هستند.

به فاصله چند دقیقه بعد از اعلام عمومی خبر باراک اوباما رئیس جمهور امریکا در یک نشست خبری حاضر می شود و به صورت زنده رووبروی دوربین های تلویزیونی سراسر دنیا قرار می گیرد و حرفهایش را با این جمله شروع می کند: "قلب من شکسته است".

ادامه نوشته