همّت طلب از باطن پيران سحرخيز......زيرا که يکي را ز دو عالم طلبيدند
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست...
زینت دوش نبی ، در حرم یاری نداشت
هیچ سرداری نداشت
روز روشن پیش چشمش تیره بود
تکیه زد بر نیزه ی غربت ، به میدان خیره بود
زیر لب می گفت : یارب ، باغ من پامال شد !
اصغرم بی حال شد
خیمه ها تنهاست ، بی یاور شدم
اکبرم رفته علمداری ندارم در حرم
بی کسم ! خالی شده دور و برم
تشنگی ، آتش به جانم ریخته
این کویر خشک با دریای خون آمیخته
سوخته لعل لبم
می روم !
می روم اما به فکر زینبم
«جوان ناکام»!
روزی در خدمتشان(منظور نویسنده علامه طهرانی است.) به زیارت اهل قبور رفته بودیم، فرمودند : « روی بعضی از قبرها نوشته اند: «جوان ناکام»! کسی که ازدواج نکرده از دنیا برود ناکام نیست ، ناکام آن کسی است که به وصال حضرت احدیت نرسیده و شراب وصل او را ذوق نکرده است.»
صفحه 374 کتاب نور مجرد.یادنامه علامه طهرانی رحمه الله علیه.
جملاتى که بر سرِ درهاى جهنّم نوشته است/ عذاب قاتلان سیدالشهداء
مرحوم علامه طهرانی می گوید: جهنّم محلّ صُدور و ورود قبائح است، و هر کس به هر مقدار از زشتی ها با خود داشته باشد، در صورتی که در مراحل و منازل بین راه تا قیامت پاک نشود باید با آتش قرین و توأم باشد.
مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه در جلد دهم کتاب معاد شناسى (که به اعراف، بهشت و جهنم اختصاص دارد) در قسمتی از مباحث چنین می نویسد: از مجموع آنچه گفته شد، به دست مى آید که جهنّم محلّ صُدور و ورود قبائح است، و هر کس به هر مقدار و به هر صورت از زشتی ها، چه در مرحله عقائد، و چه در مرحله ملکات و اخلاق و صفات، و چه در مرحله اعمال و رفتار، و حتّى در مرحله مجرّدِ نیّت و خواسته هاى درونى؛ اگر با خود قبح و زشتى و شرک و عناد و کجروى و انحراف از حقّ داشته باشد، در صورتی که در مراحل و منازل بین راه تا قیامت، از مصائب دنیویّه، و سکرات مرگ، و عذاب قبر، و روز رستاخیز، و توبه و شفاعت، و غیرها پاک نشود باید با آتش قرین و توأم باشد. و لذا درهاى جهنّم هر کدام نمایشگر یک نوع انحراف و تعدّى در یکى از این مراحل است.
جملاتى که بر سرِ درهاى جهنّم نوشته است
ایشان در ادامه جملاتى که بر سرِ درهاى جهنّم نوشته است را چنین بیان می کند: و مجلسى رضوان الله علیه از کتاب «فضائل» شاذان، و از کتاب «روضه» با اسناد خود مرفوعاً از عبد الله بن مسعود، از حضرت رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم روایت مى کند در ضمن حدیث معراج که: من دیدم بر سر درهاى جهنّم نوشته بود بدین طریق که:
عَلَى البابِ الاوَّلِ ثلاثُ کَلماتٍ: مَنْ رَجا اللَهَ سَعِدَ. وَ مَن خافَ اللَهَ أَمِنَ. و الهالِکُ الْمَغرورُ مَن رَجا غَیرَ اللَهِ، و خَافَ سِوَاه.
«بر سر در اوّل سه جمله نوشته بود: آنکه امید به خدا دارد پیروز است. و آنکه از خدا بترسد در امان است. و آنکه امید به غیر خدا دارد و از غیر او مى ترسد، شخص مغرور و در هلاکت است.»
وَ عَلى الباب الثَّانى: مَن أَرادَ أَنْ لا یَکونَ عُریانًا یَومَ القیامَةِ فَلیَکْسِ الْجُلودَ العَارِیةَ فِى الدُّنیا. مَنْ أَرادَ أَنْ لا یَکونَ عَطشانًا یَومَ الْقِیامَةِ فَلیَسْقِ العِطَاشَ فى الدُّنیَا. مَن أَرَاد
مکاشفه همسر علامه طباطبایی(ره) در روز عاشورا
علامه طباطبایی(ره) معتقد بود: تنها راه منحصر به فردِ وصول به معرفت امام حسین(ع) و ادراک مقام ولایت مطلقه حضرات معصومین علیهمالسلام، عرفان است و بس!
عنایت به کلمات اولیا و بزرگان مکتب، راهگشای انسان است. از جمله این بزرگان مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی است که چنین میگوید: حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام برای رفع حجب و موانع سیر الی الله نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم دارند.
علامه حسینی طهرانی که از شاگردان سلوکی و علمی علامه طباطبایی بود، در کتاب «لمعات الحسین» حدیثی را از حضرت امام حسین علیهالسلام نقل میکند و در قولی دیگر در تفسیر آن چنین به بیان علامه طباطبایی استشهاد میکند:
خطبه سید الشهداء درباره معرفت خدا و امام
از جمله فرمودههای حضرت سید الشهداء أباعبدالله الحسین(ع) است که روزى به عنوان خطبه براى اصحاب خود ایراد نمودند:
أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ، وَ استَغنَوا بعِبادَتهِ عَن عِبَادَة ما سِواهُ.
فَقالَ رَجلٌ: یابنَ رسولِ اللَهِ! مَا مَعرِفَة اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ فَقالَ: مَعرِفَة أَهلِ کُلِّ زَمَانٍ، إمامَهُ الَّذِى یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ.
«اى مردم! به درستی که خداوند خلق خود را نیافرید، مگر از براى آنکه به او معرفت و شناسایى پیدا کنند. پس زمانی که او را بشناسند، در مقام بندگى و عبودیت او بر مىآیند؛ و به واسطه عبادت و بندگى او از عبادت و بندگى غیر او از جمیع ما سِوى مُستغنى مىشوند.
در این حال مردى گفت: اى پسر رسول خدا! معرفت خداوند عز و جل چیست؟
حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، امام خود را که واجب است از او اطاعت و پیروى کنند.»
3 شرط لازم برای پیمودن مراتب سلوک از زبان علامه طهرانی
مرحوم علامه حسینی طهرانی از عارفان طریق الهی و شاگرد علامه طباطبایی(ره) معتقد است: نخستین شرط لازم سلوک، پرهیز از زیادهروی در خوراک و لذات مادی است. دوم ریاضت روحی و سوم اجتناب از صحبتهای معمولی و بیجاست.
مرحوم علامه آیتالله سید محمدحسین حسینی طهرانی (1305 تهران ـ 1374 مشهد) از جمله نوادر اولیای الهی و عباد صالحین است که مطالب متعالی مکتب عرفان را در قالب وعظ و کتابت را در قالب دو کتاب به نامهای «رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم» و «رساله لباللباب در سیر و سلوک اولی الالباب» در اختیار مشتاقان راه خدا قرار داده است.
این استاد فرزانه پس از طی مراتب سلوک در خدمت استاد اعظم و عارف واصل علامه طباطبایی و سپس مرحوم عارف بالله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی، در آخر رحل اقامت و اعتکاف را در عتبه ملکوتیه انسان العین و عینالانسان حضرت حاج سید هاشم حداد افکند و به سر منزل مقصود رسید و در حریم معبود وفود کرد.
مقام معظم رهبری پس از رحلت این عالم فرزانه در پیام تسلیتی عنوان کردند: ایشان از جمله فرزانگان معدودى بودند که مراتب برجسته علمى را با درجات والاى معنویّت و سلوک توأما دارا بودند، و در کنار فقاهت فنّى و اجتهادى، به فقه الله الاکبر نیز که از مقوله شهود و محصول تجربه حسّى و مجاهدت معنوى است نیز نائل گشته بودند.
هشت طلبکاری که به دنبال انسان هستند
روزى شخصى خدمت امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام رسید و عرضه داشت: اى پسر رسول خدا! شب را چگونه و در چه حالتى سپرى نمودى؟ و اكنون در چه حالتى هستى؟
حضرت در پاسخ چنين اظهار نمود: شب را گذراندم و هم اكنون در حالتى مى باشم كه هشت چيز به دنبال من مى باشند و مرا مى طلبند:
1 - خداوند متعال ، كه از من اطاعت و اجراء دستورات و انجام واجبات و وظايف را مى طلبد.
2 - پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله ، كه انجام مستحبّات و كارهاى پسنديده را از من مى طلبد.
3 - عائله و خانواده ام ، كه از من نفقه و مايحتاج زندگى خود را درخواست دارند.
4 - هواى نفس ، كه آرزوى رسيدن به خواسته هاى خود را دارد.
5 - شيطان ، كه مى خواهد مرا مطيع و فرمان بر خويش قرار دهد.
6 - دو ملك ماءمور الهى ، كه در همه جا و همه حالات همراه من هستند و از من صداقت و درستكارى مى خواهند.
7 - ملك الموت و عزرائيل است ، كه هر لحظه ممكن است روح و جان مرا بگيرد.
8 - و در نهايت قبر است ، كه در انتظار دريافت و تحويل بدن و جسم من به درون خود مى باشد.
سپس امام عليه السّلام افزود: اكنون حال كسى كه در چنين حالات و در مقابل چنين طلبكارانى قرار گرفته است ، چگونه مى تواند باشد. - اعيان الشّيعة: ج 1، ص 645.
-
چهل داستان و چهل حديث از إمام زين العابدين عليه السّلام عبداللّه صالحى
ناگفتههايي از سرداب حرم حضرت اباالفضل العباس(ع)
در داخل سرداب وقتي به قسمت زير گنبدخانه رسيديم، بخشي بود كه تا ارتفاع كمر به داخل آب رفتيم؛ در واقع محوطه داخل سرداب حرم حضرت تا ارتفاع حدود يك متر و 10 سانت در آب قرار دارد ... وقتي به قبر مطهر حضرت اباالفضلالعباس(ع) در سرداب رسيديم، من دست خود را به داخل آبي بردم كه بر روي قبر مطهر حضرت ايستاده بود و جرعهاي از اين آب نوشيدم..

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست...
هیچ سرداری نداشت
روز روشن پیش چشمش تیره بود
تکیه زد بر نیزه ی غربت ، به میدان خیره بود
زیر لب می گفت : یارب ، باغ من پامال شد !
اصغرم بی حال شد
خیمه ها تنهاست ، بی یاور شدم
اکبرم رفته علمداری ندارم در حرم
بی کسم ! خالی شده دور و برم
تشنگی ، آتش به جانم ریخته
این کویر خشک با دریای خون آمیخته
سوخته لعل لبم
می روم !
می روم اما به فکر زینبم
هم نفس شهدا
الا ... اى محرم!
بی معرفتی است وقتی از زمین و آسمان، انس و جان، نبات و حیوان و هر ذره ای ناله "یا حسین" بلند است، از این گوشه شبکه مجازی نوایی شنیده نشود. پرچمی بر افراشتیم و سیاهی زدیم در و دیوار را؛ گلاب پاشیدیم و آب و جارو زدیم راه را تا این کلبه درویشی رنگ و بوی خیمه عزای فرزند غریب زهرا(س) را بگیرد. این حسینیه مجازی میزبان شماست تا کمی از کربلا بگوییم و برای سردار بی یاورش نوحه سر دهیم:
الا ... اى محرم!
تو آن خشم خونين خلق خدايى كه از حنجر سرخ و پاك شهيدان برون زد تو بغض گلوى تمام ستمديدگانى كه در كربلا - نيمروزى به يكباره تركيد تو خون دل و ديده روزگارى كه با خنجر كينه توز ستم، بر زمين ريخت تو خون خدايى كه با خاك آميخت تو شبرنگ سرخى، كه در سالهاى سياهى درخشيد الا ... اى محرم!
تو خشم گره خورده ساليانى، تو آتشفشانى تو بر ظلم دشمن گواهى تو بر شور ايمان پاكان نشانى تو هفتاد آيه، تو هفتاد سوره، تو هفتاد رمز حياتى تو پيغام فرياد سرخ زمانى تو، موجى ز درياى عصيان و خشمى كه افتان و خيزان رسيده استبر ساحل روزگاران الا .. . اى محرم!
تو فجرى، تو نصرى تويى «ليله القدر» مردم تو رعدى ، تو برقى تو طوفان طفى تويى غرش تندر كوهساران!
الا ... اى محرم! تو ياد آور عشق و خون و حماسه تو دانشگه بى نظير جهاد و شهادت تويى مظهر «ثار» و «ايثار» ياران الا ... اى محرم!
به هنگام و هنگامه هجرى كاروان شهيدان تو آن راهبان روانبخش و مهماننوازى كه در پاى رهپوى آزادگان لاله ارغوان ميفشانى
الا ... اى محرم! به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان كه همواره بر ضد بيداد، قامت كشيدند و در صفحه سرخ تاريخ، زيباترين نقش جاويد را آفريدند تو آن آشناى كهن ياد و دشمنستيزى كه همواره در يادشانى
الا .. . اى محرم! تو آن كيمياى دگرگونه سازى كه مرگ حيات آفرين را - به نام «شهادت» به اكسير عشقى كه در التهاب سر انگشت سحرآفرينت نهفته است.
چو شهدى مصفا و شيرين به كام پذيرندگان ميچشانى
رجانیوز
روضه علي اصغر خواندم، گريه كرد و دستمال اشك آلود را داد تا بمالم به سينه جوان سرطاني
از ويژگيهاي آيت الله حق شناس (عالم اخلاقي معروف تهران) كه بسياري از شاگردان و علاقه مندان او از آن آگاه بودند، مراتب ارادت وي به حضرت علي اصغر(ع) و استمداد از روضه ايشان است.
حاج سيدمحسن حسيني در يادداشت دوم کتاب "عبد کریم" خاطرهاي در اينباره نقل كرده است :
«سالها پیش یکی از جوانهای فامیل به سرطان ریه مبتلا شد. او در حدود یک سال بود زمین گر شده بود. به چندین دکتر مراجعه کرده بود و همگی جوابش کرده بودند. بعضی دکترها تصریح کرده بودند بیشتر از یک ماه دوام نخواهد آورد.
روزی در یکی از مهمانیها و جمعهای فامیلی، دیدم خانوادهی او بسیار ناراحت و متأثر هستند. آنها بهخصوص پدرش از شفای او ناامید شده بودند. به آنها پیشنهاد کردم آن جوان را به نزد حضرت آیتالله حق شناس بیاورند.
آنها با ناامیدی و یأس، این پیشنهاد را قبول کردند. یکی دو روز بعد، برادرهایش او را به خانهی حاج آ قا آوردند.
حاج آقا به من فرمود: "شما الآن یک روضهی حضرت علی اصغر علیهالسلام بخوان"
من هم شروع به خواندن روضه کردم و ایشان شروع به گریه کردند. بعد از روضه، حاج آقا دستمالی را که با آن اشکهای خود را پاک کرده بودند، به من دادند و گفتند: "داداش جون! این دستمال را بده ایشان به سینهاش بمالد. دیگر هم لازم نیست به دکتر مراجعه کند."
حاجآقا در این باره دیگر هیچ حرفی نزد و ما آن دستمال را به سینههای مریض مالیدیم و خداحافظی کردیم و آمدیم بیرون.
پس از چند روز دیدم آن جوان برای کسب و کار به بازار آمده است. او میگفت: "از همان روز بعد از ملاقات با حاج آقا، تصمیم گرفته است به زندگی عادی برگردد و مدتی با دکتر و دارو خداحافظی کند."
یادم هست در همان روزها در جلسهای در حضور آیتالله حق شناس وقتی بیماران را دعا میکردم، آن فامیلمان را نیز دعا کردم. حاج آقا بعد از جلسه به من فرمود: "داداش جون! آن آقا که خوب شد!"»
و بعد، ما دیدیم به واقع همینطور شده است. پس از مدتی معلوم شد که آن جوان به طور کامل از آن بیماری شفا یافته و اثری از بیماری و مرضش باقی نمانده. الحمدلله او سالهاست در صحت و سلامت به زندگی ادامه میدهد و گاهی در این جلسههای توسل و روضهی هیأت ما نیز شرکت میکند.
مشرق به نقل از الوعدالصادق
اگر بگویم ظهور واقع شده چه می گویید؟!
موضوع تازه ترین مطلب منتشر شده در وبلاگ عصر انتظار به ظهور امام عصر(عج) مربوط است که خواندنش خالی از لطف نیست. در این نوشته از سخنان علامه حسن زاده آملی استفاده شده است.
ظهور همچون طلوع امريست تدريجي نه دفعي
شکر پروردگار متعال را که نعمت حیات بخشید و به نعمت اسلام و ایمان مفتخرمان کرد تا در سایه بندگی اش درجات کمال را طی کنیم و به مقام قرب و رضوانش نائل شویم و در این راه، بندگان صالح و اولیاء مقربش را در کسوت انبیاء و و اوصیا علیهم الصلاة و السلام، مربی و معلم و رهبر ما انسانها قرار داد، تا در سایه پیروی از این اسوه های الهی به سر منزل مقصود برسیم و آفات و خطرات مسیر بندگی ، مانع از طی مسیر نشود.
یکی از بزرگترین الطاف الهی برای مومنین عصر حاضر، خصوصا ملت شریف ایران، تقارن مبارک ایام حیات دنیوی شان با انقلاب اسلامی و برپایی نظام مقدس جمهوری اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و تداوم آن با هدایت های حکیمانه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای - مد ظله العالی- میباشد.
شکر این نعمت اقتضا میکند که روز بروز شناخت ما از این مقوله حساس و سرنوشت ساز تاریخ بشریت عمیق تر شود و تلاش مضاعفی انجام شود، تا این حرکت توحیدی-ولایی ، به اهداف والای خود روز به روز نزدیکتر شود
یکی از مهمترین محورهایی که لازم است در این مقوله تببین شود؛ رابطه انقلاب اسلامی ایران در ارتباط با جریان تاریخی حرکت انبیاء عظام و اوصیاء طاهرینشان، خصوصا بعثت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و امامت جانشینان ایشان در گذشته و آینده می باشد.
البته در این مقاله، قصد ورود کلی به این بحث نداریم اما لازم است به عنوان مقدمه مطلب به این حقیقت مهم توجه شود که علت عمده و اساس موفقیت های نظام اسلامی عزیزمان، پیوندهای بنیادین و گسست ناپذیر با این سیر نورانی الهی در بستر تاریخ بوده است و اگر نبود این پیوند مبارک معلوم نبود که آیا انقلابی در این مرز و بوم شکل میگرفت یا نه؛ یا در تداوم به چه سرنوشتی دچار میشد!
به همین خاطر لازم است بیش از پیش این موضوع از زوایای گوناگون نگریسته شود و ابعاد مهم این پیوند تببین و تشریح شود
یکی از شاخص های مهم و استراتژیک این بحث موضوع تببین پیوند انقلاب اسلامی ایران و انقلاب جهانی حضرت خاتم الاوصیاء، حجه بن الحسن العسکری (ارواحناه فدا) و مقوله "ظهور" میباشد
حجتالاسلام پناهیان مطرح کرد
امام زمان(عج) در آغاز قیام خود، در کنار خانه کعبه بین رکن و مقام میایستد و ندا میدهد: «ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان»، ای اهل عالم! همانا جدّ من حسین(ع) را با لب عطشان به شهادت رساندند.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان در دهه اول محرم با حضور در هیئت دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) به موضوع «رازهای عاشورا؛ راه سلوک، رمز ظهور» پرداخت که به طور اجمالی در ادامه میآید:
*با اولویتترین مفاهیم در دوران انقلاب، دفاع مقدس و پس از آن چه بود؟
افراد بشر سه نوع اند، عده ای مست دنیا شده اند و...
باید دانست افرادی از بشر که مشمول فیض حضرت حق گشته و پا به عرصه ی عالم گذاشته اند، به سه طائفه تقسیم می شوند:
طائفه اول، کسانی هستند که تنها دنیا را با مظاهر فریبنده ی آن دیده و در اثر ضعف إدراک و عدم بصیرت ، از مرز و حدود مشتهیات نفسانیّه ولذائذ خسیسه ی دنیای دنیه فراتر نرفته و در لجن زار عفن و متعفّن عشق بازی با مادیّات منغمر شده و انسانیت خود را فراموش نمده و بی خبر از عالم نور و ملکوت و مواهب رحمانیه ی اولیاء ،در ظلمت جهل و غفلت دوران عمر را سپری می کنند تا اجل آنان برسد ویکسره در دوزخی که خود، آتش آنرا افروخته اند سرازیر شوند.
طائفه دوم، کسانی هستند که ...
میخواهند عاشورا را سکولاریزه کنند/باید بعد سیاسی حادثه کربلا تبیین شود
مجالس مذهبی و هیئات ما که در آستانه محرم تکلیف بزرگی را بر دوش دارند می توانند خوب و بد مسائل روز را برای ما روشن کنند و زمینه ساز رشد اخلاقی و اعتقادی مخاطبین شوند به شرط اینکه ارتباط خود را از حقیقت و باطن حادثه کربلا یعنی "فرهنگ عاشورا" جدا نکنند.
تاکید علما و نخبگان مذهبی بر این است که مجالس عزاداری ما بویژه مجالس روضه اباعبدالله الحسین, در کنار تقویت رابطه عاطفی با حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام باید عامل معرفت و بصیرت مخاطب باشد و علاوه بر توجه به تمام وجوه خود؛ ابعاد سیاسی مظلومیت اهلبیت بویژه حادثه بزرگ عاشورا را مد نظر قرار دهند.
مجالس مذهبی و هیئات ما که در آستانه محرم تکلیف بزرگی را بر دوش دارند می توانند خوب و بد مسائل روز را برای ما روشن کنند و زمینه ساز رشد اخلاقی و اعتقادی مخاطبین شوند به شرط اینکه ارتباط خود را از حقیقت و باطن حادثه کربلا یعنی "فرهنگ عاشورا" جدا نکنند، سینه زدن و اشک ریختن هایی که توام با معرفت و بصیرت نباشد و منحصرا اعمالی به صرف عادت باشد به یقین فاقد قدرت لازمه جهت بصیرت سیاسی و رشد و تعالی اخلاقی افراد جامعه خواهد بود.
در این زمینه، نظرات و اشارت های مهمی نیز از سوی عالمان دینی و چهره هایی همچون امام خمینی(ره) نیز مطرح شده است که تماماً بر دیده شدن وجوه واقعی حادثه عاشورا و تبیین بعد سیاسی حادثه کربلا تأکید دارند.
*** آنچه که در ادامه می خوانید گفتارهایی از امام راحل(ره) ، حجت الاسلام پناهیان ، حجت الاسلام میرباقری و حجت الاسلام محمدیان در رابطه با ماهیت واقعی مجالس عزای اهلبیت(س)، هیئات مذهبی و بیان ماهیت های سیاسی حوادث تاریخ تشیع در این مجالس است.
ای مــرغ پــایبــســتــه بــه دام هــوای نـفـس/ کـــی بـــر هـــوای عــالــم روحــانــیــان پــری؟
ای نــفــس اگــر بــه دیــده ی تــحــقـیـق بـنـگـری
درویـــشــی اخــتــیــار کــنــی بــر تــوانــگــری
ای پـــادشـــاه شــهــر چــو وقــتــت فــرا رســد
تــــو نــــیـــز بـــا گـــدای مـــحـــلـــت بـــرابـــری
گــر پــنــج نــوبــتــت بــه در قــصــر مــیزنــنـد
نــوبــت بــه دیــگــری بــگــذاری و بــگـذری
تابلو "عصر عاشورا" در چه شرايطي خلق شد؟
تابلو عصر عاشورا يكي از منحصر به فرد ترين آثار هنري استاد محمود فرشچيان است كه تحت شرايط خاصي تصوير و پس از آن به موزه آستان قدس رضوي اهدا شد.
به گزارش مشرق، عصر عاشورا یکی از آثار نگارگری محمود فرشچیان است که در عاشورای سال ۱۳۵۵ به تصویر کشیده شدهاست.
موضوع اثر: بازگشت مرکب بیسوار امام حسین(ع) به سوی خیمهها در عصر عاشورا
سبك: نگارگري
تكنيك: اكريليك
ابعاد: 73 × 98 سانتی متر
أین الطالب بدم المقتول بکربلا
عاشورا سرچشمه فياض بصيرت و معيار حق و حقيقت است الي الابد ...

و نكته مهمي كه مثل بغضي در گلو مانده اينست ؛
ما منتظريم، اما ... اما حسين عليه السلام را منتظرانش كشتند ...
وصیت نامه شهید امیر حاج امینی
بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! عاشقم کن.


چرا ؟!
عکس شهدا را میبینم، ولی عکس شهدا عمل میکنیم ... چرا ؟!

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده, گوشه ای از کربلا جا و مکانم بده!
توصیه آیت الله بهجت به یک عمل مستحبی
چند توصیه از آیت الله بهجت در خصوص قیام به عزاداری حضرت سید الشهدا (ع) و توجه به رسالت خطیر منبر را می خوانید.
یک مستحب و هزار واجب!
معلوم مى شود نماز شب مستحبى است نظیر روضه خوانى، که وقتى در زمان رضاخان منع کردند، یکى از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حایرى (رحمةالله) به ایشان عرض کرد: چیزى نیست ، روضه خوانى یک عمل مستحب است که پهلوى آن را منع کرده است. حاج شیخ (رحمةالله) فرمود: بله مستحبى که هزار واجب در آن است.
خدا مى داند که چه قدر احکام واجب و چه چیزهایى از حالات ، سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین (علیهم السلام) که در مقدمه روضه نقل مى شود، سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است !
ما کجای دنیا هستیم
در کرانه عظیم گیتی زمین کجا واقع شده و چشم انسان تا کجای دنیا را میتواند کشف کند؟
انشمندان میگویند که هستی بیش از 13 میلیارد سال عمر دارد و پیمودن پهنای آن 186 میلیارد سال نوری زمان میبرد.
تصاویری که در زیر میبینید مجموعهای از اجرام آسمانی است که در با تمام وسعت خود در هر عکس نسبت به عکس قبل تبدیل به نقطهای میشود و ذرهای بیش نیست. حال ما کجای این دنیا هستیم؟

زمین
درآمد عربستان سعودی از حج امسال چقدر بود؟
در مجموع 12 میلیون مسلمان از سراسر جهان برای برگزاری مراسم تمتع و مراسم حج عمره در سال جاری قمری به عربستان سفر می کنند.
زایران حج تمتع که در سال جاری سه میلیون و یکصد هزار نفر بودند، شامل یک میلیون و هفتصد هزار خارجی می شدند که 62 میلیارد ریال سعودی (16 میلیارد و 500 میلیون دلار) در این کشور هزینه کرده اند. این رقم در مقایسه با سال گذشته 10 درصد افزایش داشته است.
بر اساس آمارهای گردشگری دولت عربستان در مجموع 12 میلیون زایر مسلمان از سراسر جهان برای برگزاری مراسم حج تمتع و مراسم حج عمره در سال جاری قمری به عربستان سفر کرده اند.
جهان به نقل از خبرگزاری فرانسه
استتار!
برای پیروزی در نبرد همیشه نباید مقابل دشمن ایستاد، گاهی باید همرنگ طبیعت و محیط اطراف شد تا از تیررس دشمن در امان ماند و به او حمله کرد.

دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟
این روزها حال و هوای کوفه دیدنی تر از همیشه شده، در بازار کوفه که قدم بزنی این بی قراری و نا آرامی را احساس می کنی.
صدای جان فرسای آهنگری ها ، لحظه ای قطع نمی شود ، همه در پی سفارش شمشیر و خُود و نیزه و تیر اند.
خدای من؛ این همه سلاح ! این همه تجهیزات ! برای جنگ با کیست ؟ برای دریدن چند نفر ...؟
انگار کوفیان نمی دانند خنجرهایشان چه بلایی بر سر اهل بیت پیامبر می آورد. یا شاید نمی دانند حسین (ع) همراه "خانواده" در راه کوفه است.
کوفیان یقینا از آمدن دختر امیرالمومنین به این سفر خبری ندارند. و یا اینکه از طفل شیرخوار حسین خبری به گوششان نرسیده که این گونه به میزبانی حسین(ع) می روند.
انگار کوفیان دست به دست هم دادند تا نسل مولایمان امیرالمومنین را از روی زمین بردارند.
آی مردم بوی محرم به مشام می رسد، بوی خون ، بوی عزا ، بوی نوحه های محرم و شب های عاشقی...
کوفیان دارند مهیای جنگ با حسین(ع) می شوند .
چند روزی بیشتر نمانده است تا کوفیان از خجالت مولایمان حسین در بیایند و به عهد و پیمانی که با او بسته بودند وفا کنند.
هم نفس شهدا
به مناسبت 25 ذی حجه روز نزول سوره انسان و روز خانواده
در شهر مدينه خانوادهاي زندگي ميكرد كه از همه جهات، انسانهاي شايسته و برتري بودند. يكي از اوصاف والاي آنها ايثار و فداكاري است كه ميتواند الگوي همه انسانها باشد و يكي از موارد ايثار ايشان مربوط به زماني است كه:
حضرت حسن (عليهالسّلام) و حضرت حسين (عليهالسّلام) بيمار شدند. پيامبر گرامي (صلياللهوعليهوآله) با جمعي از يارانشان به عيادت دو نوه و دو نور ديدۀ خود آمدند. در آن ديدار، رسول خدا (صلياللهوعليهوآله) به حضرت امير (عليهالسّلام) فرمودند:
«علي جان! اگر براي شفا يافتن و بهبودي فرزندانت ميتوانستي نذري كني، خدا از سر مهر و كرامت آنان را سلامت ارزاني ميداشت».
رابطه مباهله با سيدالشهدا دركلام رهبری
روز مباهله روزى است كه پيامبر مكرم اسلام، عزيزترين عناصر انسانى خود را به صحنه مىآورد. نكتهى مهم در باب مباهله اين است: "و انفسنا و انفسكم” در آن هست؛ "و نساءنا و نساءكم”(1) در آن هست؛ عزيزترين انسانها را پيغمبر اكرم انتخاب ميكند و به صحنه مىآورد براى محاجهاى كه در آن بايد مايز بين حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض ديد همه قرار بگيرد. هيچ سابقه نداشته است كه در راه تبليغ دين و بيان حقيقت، پيغمبر دست عزيزان خود، فرزندان خود و دختر خود و اميرالمؤمنين را - كه برادر و جانشين خود هست - بگيرد و بياورد وسط ميدان؛ استثنائى بودن روز مباهله به اين شكل است. يعنى نشان دهندهى اين است كه بيان حقيقت، ابلاغ حقيقت، چقدر مهم است؛ مىآورد به ميدان با اين داعيه كه ميگويد بيائيم مباهله كنيم؛ هر كدام بر حق بوديم، بماند، هر كدام بر خلاف حق بوديم، ريشهكن بشود با عذاب الهى.
همين قضيه در محرّم اتفاق افتاده است به شكل عملى؛ يعنى امام حسين (عليه الصّلاة و السّلام) هم براى بيان حقيقت، روشنگرى در طول تاريخ، عزيزترين عزيزان خود را برميدارد مىآورد وسط ميدان. امام حسين (عليهالسّلام) كه ميدانست حادثه چه جور تمام خواهد شد؛ زينب را آورد، همسران خود را آورد، فرزندان خود را آورد، برادران عزيز خود را آورد. اينجا هم مسئله، مسئلهى تبليغ دين است؛ تبليغ به معناى حقيقى كلمه؛ رساندن پيام، روشن كردن فضا؛ ابعاد مسئلهى تبليغ را اين جورى ميشود فهميد كه چقدر مهم است. در آن خطبه "من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللَّه ناكثا لعهداللَّه... و لميغيّر عليه بفعل و لا قول كان حقّا على اللَّه ان يدخله مدخله”؛(2) يعنى وقتى او دارد فضا را به اين شكل آلوده ميكند، خراب ميكند، بايد يا با فعل يا با قول آمد روشنگرى كرد. و امام حسين (عليهالسّلام) اين كار را انجام ميدهد، آن هم با اين هزينهى سنگين؛ عيالات خود، همسران خود، عزيزان خود، فرزندان اميرالمؤمنين، زينب كبرى، اينها را برميدارد مىآيد وسط ميدان.
علت فاششدن محل سکونت حضرت حجت(عج) برای شیخمفید
به مناسبت سالروز صدور توقیع امام زمان به شیخ مفید
حضرت حجت(عج) در توقیعی به شیخ مفید مینویسند: «اگر پیروان ما به راستی در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند، همدل و یکصدا بودند، هرگز خجستگی دیدار ما از آنان به تأخیر نمیافتاد».
در تاریخ پنجشنبه بیست و سوم ذیالحجه سال 412 هجری قمری، فرمان دیگری از پیشگاه مقدس اباصالحالمهدی(عج) به افتخار شیخ مفید صادر شد، برخی بر این باورند که در طول 30 سال، 30 توقیع و نامه شریف از ناحیه مقدس حضرت ولیعصر(عج) برای شیخ مفید صادر شده که در عنوان بسیاری از آنها این جمله نورانی دیده میشود: «برادر گرامی و استوار: شیخ مفید...»
اما به راستی شیخ مفید چه ویژگیداشت که این گونه مورد محبت امام زمان خویش قرار میگیرد، در ادامه نگاهی اجمالی به زندگانی کسی میاندازیم که حضرت مهدی(عج) او را برادر خویش میداند:
شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان عکبری در یازدهم ذیقعده سال 336 هجری قمری در عکبرای بغداد، پا به عرصه هستی گذارد، از آن جا که پدر او شخصی پارسا و مذهبی بود و به تعلیم و تربیت، اشتغال داشت، لقب «ابن المعلم» گرفته بود و البته «عکبری» و «بغدادی» نیز دو لقب دیگر او بودند.
وی دوران کودکی خود را در تحت تربیت و تعلیم پدر مذهبیاش گذراند و به گونهای مراحل حفظ حدیث و اصول تحدیث و فهم آنها را سریع فرا گرفت که در پنج سالگی، برای او از «ابن ابی الیاس» اجازه روایت گرفتند یا در حالیکه هفت سال و چند ماه بیشتر نداشت، از «ابن سماک» نقل روایت کرده است.
او از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان شیعه، بهره علمی برد و در دانشاندوزی، مرز و حدی نمیشناخت.
*لقب مفید را چه کسی به شیخ داد
قال نبی (سلام الله علیه و اله)
داؤ كم الذنوب و دوائكم الاستغفار.
گناهان مرض شما است و داروى شما استغفار است.

فرازی از دعای کمیل
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَاللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ
النِّقَمَاللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَاللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ
الدُّعَاءَاللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلاَءَاللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ
کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا
خدایا ببخش آن گناهانى را که پرده عصمتم را مىدرد
خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من کیفر عذاب نازل مىکند
خدایا ببخش آن گناهانى را که در نعمتت را به روى من مىبندد
خدایا ببخش آن گناهانى را که مانع قبول دعاهایم مىشود
خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من بلا مىفرستد
خدایا هر گناهى که مرتکب شدهام و هر خطایى از من سر زده همه را ببخش
شناختنامه زيارت آل ياسين
زيارت آل ياسين از زيارتهاي حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است که طبرسي آن را به نقل از توقيع حميري در کتاب خود (احتجاج) آورده است. اين زيارت به درخواست شيعيان از ناحيه مقدسه صادر شده است و علما و بزرگان به آن عنايت داشتهاند. در اين نوشتار به دنبال شناخت بيشتر زيارت و اثبات اعتبار و آل ياسين بودن اهل بيت عليهم السلام هستيم.
كليدواژهها: آل ياسين، اهل بيت عليهم السلام، طبرسي، حميري، کادح (قادح).
طرح بحث
اطمينان به صحت و حتمي بودن امور، انسان را در به کارگيري آنها در زندگي خويش با طمأنينه و آرامش همراه ميكند. اين مهم در امور اعتقادي و باورهاي ديني از جمله ادعيه و زيارات، از دقت و ظرافت بيشتري برخوردار است؛ زيرا از يک سو اوصاف خداوند، خارج از وصف است و هرگونه سخن در شناخت اوصاف و ويژگيهاي حضرتش، مگر از عباد مخلصش غيرقابل قبول است:
>سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ*إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ< (صافات: 159و160)
از سوي ديگر، شناخت معصوم، مگر از جانب خدا و معصومان ممكن نيست:
«يَا عَلِيُّ! مَا عَرَفَ اللَّهَ إِلَّا أَنَا وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَنِي إِلَّا اللَّهُ وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَكَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا»[3]
همچنين عارض شدن مشکلاتي همچون حذف سند، تصحيف، تحريف و… در تاريخ پر فراز و نشيب اسلام به خصوص تاريخ تشيع، راه معرفت و رسيدن به سعادت، بسي دشوار مينمايد؛ ولي اثبات اعتبار و نيز مطابقت اين اخبار با آموزه هاي قرآن، اطمينان از به کارگيري تعاليم آن را فراهم ميآورد. در اين مقاله به بررسي اعتبار زيارت«آل ياسين» خواهيم پر
ماجرای عجیب نام «میثم تمار»
در نخستین دیدار میثم تمار و امیرالمؤمنین(ع)، حضرت از او نامش را میپرسد که پاسخ میشنود: سالم! حضرت میفرماید: اما پیامبر خدا(ص) به من فرمود که پدرت اسم تو را در ایران و در سرزمین خودت «میثم» گذاشته است.
22 ذیالحجه سالروز شهادت «میثم تمار» است. با توجه به اینکه حجتالاسلام ابوالفضل هادیمنش در کتاب یاران «ایرانی اهل بیت علیهمالسلام» در کنار پرداختن به یاران ایرانی و مخلص اهل بیت علیهمالسلام، «میثم تمار» را نیز در زمره یاران ایرانی معرفی کردهاند، با این نویسنده حوزوی به گفتوگو نشستیم که ماحصل آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود.

دفتر دل علامه حسن زاده آملی

چه باشد مشربم يعقوبى ايدوست كه نيش و نوش آن هر دو چه نيكوست
مر آن مشرب مرا آورده در راه كه اشكو بثّى و حزنى الى الله
ز مردم تا گران جانى بديدم به القاءات سبوحى رسيدم
هر آن زخمى كه ديدم از زمانه براى فيض حق بودى بهانه
ز ادبار و ز اقبال خلائق نديدم جز محبتهاى خالق
هر آن چيزى تو را كز آن گزند است براى اهل دل آن دلپسند است
بَدان را هست بر ما حق بسيار چو حق مردم پاكيزه كردار
بسى در جزر و مد روزگار بَدان را ديده ام آموزگارم
مرا استاد كامل كرد آگاه كه التوحيد اءن تنسى سوى الله
پدری که 50 سال پس از مرگ دست دخترش را گرفت
سالروز رحلت «آخوند خراسانی»
هنگامی که پس از پنجاه سال، قبر آخوند خراسانی را شکافتند تا دخترش را کنارش به خاک بسپارند، دیوار قبر آخوند فرو ریخت؛ مردم با تعجب دیدند که جسد آخوند پس از آن همه مدت ذرهای متلاشی نشده است.
امروز سالروز رحلت بزرگمردی از تبار عالمان شیعه است که رابطه دین با سیاست را به عمل ثابت کرد و در عصر مشروطیت چون نگینی در آسمان اجتهاد درخشید، او کسی نیست جز «ملامحمد کاظم خراسانی» معروف به آخوند خراسانی که در 21 ذیالحجه سال 1329 هجری قمری در نجف اشرف به ملکوت اعلی پیوست.
در ادامه به گوشهای از زندگی این عالم مجاهد اشاره میشود:
*ماجرای خانه آخوند خراسانی و گله فرزندش
آخوند به تمیزى سر و وضع و لباس اهمیت فراوانى مىداد، همراه سه فرزند که همگى آنها متأهل بودند، در یک خانه زندگى مىکرد. این چهار خانواده، چهار اتاق داشتند، روزى یکى از پسرانش از تنگى جا به پدر شکایت کرد، پدر گفت: اگر قرار باشد که خانههاى این شهر را بین نیازمندان بخش کنند، به ما بیش از این نمىرسد.
*مرجعی که چهل سال گوشت نخورد
ایشان میفرمود: «چهل سال است نه گوشت خوردهام و نه آرزوی خوردن گوشت داشتم، تنها خوراک من، فکر بود و به این زندگی راضی و قانع بودم، هیچگاه نشد سخنی یاد کنم که گمان کنند از زندگی خود ناراضی هستم، پولی برای خرید یک شمع به من دادند، ولی من در تاریکی میگذرانیدم و آن پول را به فقیرتر از خودم میدادم، سی سال تمام، تنها خورش من، داغی و گرمی نان بود.
انکه سحر ندارد از خود خبر ندارد
کم از خروس مباش
آيت الله حسن حسنزاده آملي
از اَمَل چشمپوش و در عمل کوش. مرد جستجوي باش نه گفت وگوي. از دريا بخواه نه از جوي. از فضول کلام چون فضول طعام دست بدار. سبک بار باش نه سبک سر و سبک سار. خروس در سحر به ذکر سبّوحٌ قدّوسٌ در خروش است، کم از خروس مباش، چون به خروش آمدي بدان که بهترين عطاي دوست لقاي او است.
سيره شهدا
شهید محسن پوربافرانی (فرزند اصغر)
او در تاریخ 20/11/1340 در بافران دیده به جهان گشود. تحصیلاتش را تا پایان دوره دبیرستان ادامه داد و با گرم شدن صحنه های کارزار در جبهه جنوب به آنجا شتافت و پیشانی بر جای پای حسین (ع) سایید. در جبهه جز خط مقدم جایی را نمی شناخت. در 11 آبان ماه سال 1361 در عملیت محرم در جبهه عین خوش (جنوب) بر اثر غرق در آب لباس زیبای شهادت دربر کرد و با غروجی عارفانه و عاشقانه به محفل انس قدسیان درآمد.
بخشی از وصیت نامه آن شهید والا مقام چنین است:
... خدایا! غرق در گناهم. خدایا! من حقیر از تو می خواهم که کلیه گناهانم را ببخشی. خدایا! در راه تو قدم برداشته ام و به سوی تو خواهم آمد. خدایا! مبادا کشته شدنم از روی هوای نفسم باشد.
ملت عزیز! فرمان امام عزیز را لبیک گویید و رهبر را یاری کنید و او را تنها نگذارید. پشتیبان ولایت فقیه باشید. حضور و ظهور خود را در صحنه حفظ کنید. کارهای عبادی خود را بیشتر به صورت جمعی انجام دهید. در نماز جمعه شرکت کنید و نمازهای یومیه را با جماعت بخوانید.
دانش آموزان عزیز! با درس خواندنتان مشت محکمی بر دهان آمریکا و عمالش فرود آورید. مبادا فکرهای غیر الهی بر سر شما حاکم باشد که فردای قیامت مسئول خواهید بود.
مقام معظم رهبری: سلسله خاندان قاضی از مجتهدان طراز اول بودند
سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت سیدعلی آقا قاضی امروز از سوی حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی در کنگره بزرگداشت آن فقیه عارف قرائت شد.
*متن کامل بیانات آیتاللهالعظمی خامنهای به شرح ذیل است.
بسم الله الرحمن الرحیم
کار بسیار شایسته ای است؛ تجلیل از مرحوم آقای حاج میرزا علی آقای قاضی، ان شاء الله یکی از کارهای بسیار مفید و کار بزرگی است. مرحوم آقای قاضی - میرزا علی آقای قاضی - یکی از حسنات دهر است، یعنی واقعا شخصیت برجسته علمی و عملی مرحوم آقای قاضی، حالا اگر نگوییم بی نظیر، حقا در بین بزرگان کم نظیراست.
ایشان علاوه بر مقامات معنوی و عرفانی خودشان، شاگردان زیادی را هم تربیت کردند که این خیلی با ارزش است؛ شخصیت های بزرگی که ما بعضی از این ها را ملاقات کردیم، زیارت کردیم: مرحوم آقای طباطبایی، مرحوم آقای آسید محمد حسن الهی - اخوی ایشان - مرحوم آقای آمیرزاابراهیم شریفی - که داماد مرحوم آقای قاضی بودند، در زابل بودند و جزو شاگردان برجسته ی آقای قاضی بودند - مرحوم آقای حاج شیخ عباس قوچانی، و در این اواخر هم مرحوم آقای بهجت؛ بزرگان دیگری هم بودند، مثل مرحوم آقای حاج شیخ محمد تقی آملی، مرحوم آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی و شخصیت های متعدد دیگر .
مهم ترین مساله در این باب، این است که ما در بین سلسله علمی فقهی و حِکمی خودمان در حوزه های علمیه - در این صراط مستقیم - یک گذرگاه و جریان خاص الخاص داریم که میتواند برای همه الگو باشد، هم برای علما الگو باشد - علمای بزرگ و کوچک - هم برای آحاد مردم و هم برای جوانها؛ می توانند واقعا الگو باشند. اینها کسانی هستند که به پایبندی به ظواهر اکتفاء نکردند، در طریق معرفت و طریق سلوک و طریق توحید تلاش کردند. مجاهدت کردند، کار کردند و به مقامات عالیه رسیدند. و مهم این است که این حرکت عظیم سلوکی و ریاضتی را نه با طرق من در آوردی و تحلیلی - مثل بعضی از سلسله ها و دکان های تصوف و عرفان و مانند اینها - بلکه صرفا از طریق شرع مقدس آن هم با خبرویت بالا به دست آوردند.
سيره شهدا
شهید احمد امامی (فرزند حاج ملا جواد):
وی در تاریخ 10/6/1342 در بافران در خانواده ای روحانی دیده به جهان گشود و از همان آغاز در دامن تربیت پدری عالم پرورده شد. او که در رشته ریاضی شاگرد اول دبیرستان چمران بود، تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم و سپس دانشجویی تربیت معلم ادامه داد و به پایگاه شریف معلمی ارتقا یافت. وی در شب تاسوعای سال 1403 هجری قمری در جبهه وصیت نامه ای پربار نگاشت که مطلع آن حدیث قدسی (من طلبنی وجدنی) بود و در آغاز آن چنین با محبوبش به رازگویی پرداخت:
بارالها قلبم را حجابی پوشانده و هوای نفسانی بر وجودم حاکم شده و مانع کرنش در برابر عظمت و بزرگی تو می شود. این حجابرا از قلبم بردار و اشعه ای از نور جمالت را در وجودم قرار ده.
آنگاه خطاب به مردم چنین نگاشته است:
برادران و خواهران محترمه! به خدا توکل کنید و این رحمت الهی را که نصیبتان شده محفوظ نگهدارید. عزیزان! ما هنوز اول راهیم. راه بسیار طولانی و پر فراز و نشیب است. هجوم دشمنان از همه طرف آغاز شده است. می خواهند ما را ببلعند. امپریالیسم ضد بشریت شرق و غرب در پی آن است که ضربه ای را که از انقلاب شکوهمند اسلامی خورده است جبران نماید... .
بیانات امام خامنه ای در ديدار مسئولان مؤسسه روايت سيره شهدا

بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
بدون تبيين و تبيين بليغ، قطعاً هيچ فكرى و هيچ انديشهى متقنى، توفيق رواج و اعتقاد عمومى را پيدا نخواهد كرد. و شهدا عملاً كار بزرگى را انجام دادند. اين كار بزرگ را بايد تبيين كرد. خيلى كارهاى خوبى انجام گرفته، اما هنوز جاهاى خالى براى اين كار خيلى زياد است. بنابراين من كاملاً اين كار شما را تأييد ميكنم و احساس ميكنم شما داريد يك نيازى را برآورده ميكنيد و دعا ميكنم كه خداوند شما را موفق بدارد. انشاءاللَّه از ارواح طيبهى شهدا هم مدد معنوى خواهيد گرفت و قطعاً انشاءاللَّه به شما از سوى پروردگار و از غيب، كمك معنوى خواهد شد. اين كار را دنبال كنيد.
سعى كنيد در تبيين، عنصر اتقان مطلقاً به دست فراموشى سپرده نشود؛ اتقان. اتقان خيلى مهم است. گاهى اوقات انسان خيال ميكند براى شيرين كردن يك قضيه در چشم مخاطبين، بايد آن را با پيرايهها و اغراقهائى بياميزد؛ بعد كه از يك افق بالاترى نگاه ميكند، مىبيند نه، اين پيرايهها - چون مصنوع ما بود - نه فقط بر ارزش آن عنصر حقيقى نيفزود، بلكه گاهى از آن كاست. اتقان را در نظر بگيريد و روايت را روايت صحيح قرار بدهيد؛ نگذاريد روضهخوانى براى شهدا، به سرنوشت روضهخوانى براى سيدالشهداء (عليه الصّلاة و السّلام) - در دورههائى - دچار بشود. همان چيزى كه هست را بيان كنيد؛ منتها بيان هنرمندانه. ما ميخواهيم كمبودهاى هنرمندى خودمان را در تبيين حوادث عاشورا، با اضافه كردن افزودنىهاى غيرلازم پر كنيم؛ در حالى كه نه، اگر ما بلد باشيم و ما هنرمند باشيم، هيچ افزودنىاى لازم نيست.
تصاویر زیبا از حرم امیر المومنین(ع)
ماجرای تشرف یمنی به محضر امام زمان
آیتالله سید ابوالحسن اصفهانى در سال 1284 قمری در یکى از روستاهاى اصفهان به دنیا آمد، وی پس از گذراندن دروس ابتدایى در زادگاهش، به حوزه اصفهان رفت و در نهایت تنگدستى به فراگیرى علوم دینى و تدریس همّت گماشت، در 24 سالگى راهى نجف شد و از محضر میرزاى شیرازى، میرزا حبیبالله رشتى، محمد کاظم یزدى و آخوند خراسانى و ... بهرهمند شد.
10 سال آخر حیات ایشان، همزمان با مرجعیت عامه و زعامت دینى شیعیان بود، از مهمترین آثار این عالم دینی «وسیلة النجاة» و «انیس المقلدین» است، همچنین آیات عظام سید محسن حکیم، سید محمد هادى میلانى، سید محمود شاهرودى، سردار کابلى، علامه طباطبایى، سید عبدالله شیرازى، میرزا هاشم آملى و ... از جمله شاگردان آیتالله اصفهانی هستند.
این عالم ربانى سرانجام پس از 81 سال عمر پر برکت در روز نهم ذیالحجه در سال 1365 هجری قمری دارفانی را وداع گفت، پیکر شریف ایشان در صحن مطهر امیرالمؤمنین(ع) کنار قبر فرزند شهیدش سید محمد حسن و آرامگاه آیتالله خراسانى به خاک آرام گرفت.
*آیتالله اصفهانی از طرف امام زمان(عج) اجازه تصرف در سهم امام را داشت
نقل است که آیتالله بهجت (از شاگردان آیتالله اصفهانی) گفته است: آقا سید ابوالحسن اصفهانی(ره) برای یکی از علماء سنّی مجلس فاتحه اقامه کرد، شخصی به ایشان اعتراض میکند که چرا از سهم امام این گونه مجالس را برگزار میکنید؟ ایشان به شخص معترض ورقه سبزی را نشان داده بود که بنابر نقل، به خطّ و امضای حضرت غایب(عج) بود و ایشان هم یقین کرده بود که ورقه از جانب حضرت است که به مرحوم سید اجازه داده بود که سهم امام را در آنچه موجب اعتلای مذهب حق است صرف کند.

چرا در آخرالزمان قم امن ترین مکان است؟ ا
به زودی کوفه از مؤمنین خالی می شود و مخفی می شود، علم از آن همانگونه که مار در سوراخ خود مخفی می شود. سپس ظاهر می شود علم به شهری که به آن قم می گویند و معدن علم و فضل می شود.
مرحوم حاج شیخ عباس قمی(صاحب مفاتیح الجنان) در کتاب سفینة البحار(ج7، ذیل حرف ق) به نکاتی پیرامون قم و ویژگی های آن پرداخته و به روایاتی اشاره کرده است که به امن بودن این منطقه توجه شده است. از امام صادق(ع) روایت شده است: اگر مصیبت بر شما وارد شد، بر شما باد به قم که آنجا مأمن فاطمیون است.
شاید ویژگی های ذیل باعث شده است که شهر مقدس قم دارای چنین جایگاهی باشد:
الف. مدفن کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س)؛
ب. مدفن بسیاری از علما و فقها و اولیای بزرگ الهی؛
ج.
نماي کعبه از داخل برج ماسوني

روایت رهبری ازعارفشدن میرزاجوادآقا
به گزارش فارس، میرزا جواد آقا ملکى تبریزى - استاد اخلاق امام(ره)- در نجف، شاگرد چهرههاى برجستهاى بود که در نهایت به آخوند ملاحسینقلى همدانى مىرسد که داستان زندگى او نیز داستان عجیب و شنیدنى است.
این عارف بالله بعد از شیخ انصارى در مقام مرجعیت شیعه قرار گرفت، ولى مرحوم آیتالله سیدعلى شوشترى اجازه نداد که او مرجع تقلید شود و گفت: خدا شما را براى مرجع تقلید شدن نیافریده است، اگر طبل مرجعیت بزنید، قیامت گریبانت را مىگیرند، خدا تو را ساخته است که با این نفَس و علمى که به تو داده است، انسان بسازى، نه فقه و اصول بگویى!
از مرحوم ملکى آثار ارزندهاى از جمله اسرارالصلاة، المراقبات، اعمال السنة، رسالهاى در فقه و رساله لقاءالله به جاى مانده است، این عالم ربانى سر انجام پس از یک عمر تلاش در راه تهذیب انسانها در سحرگاه یازدهم ذىالحجه سال 1344 قمرى به دیار باقى شتافت و در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.
تصاویری نادر از مناسک حج 125 سال پیش

کتابی که امام به عروس شان اهدا کردند
و تو اى دخترم! امید است که توفیق به کار بستن آداب این معراج بزرگ الهى را داشته باشى و به راهنمایى این بُراق الهى از بیت مظلم نفس هجرت کنى الىالله.
امام در روز ۵ آبان ماه سال ۱۳۶۳ نامهای خطاب به خانم فاطمه طباطبایی، عروسشان نوشتند و ضمن نصایحی چند، کتاب «آداب الصلوه» را نیز به ایشان اهدا کردند. آداب الصلوه در سال ۱۳۶۱ هجرى قمرى مطابق با ۱۳۲۱ شمسى توسط امام خمینی تالیف شده است. این کتاب، شرحى است مبسوط بر آداب و اسرار معنوى نماز، و سرشار از نکات اخلاقى و عرفانى به زبان فارسى است.
متن نامه امام خمینی به خانم طباطبایی به شرح ذیل است:
بسمه تعالى
افسوس که عمر در بطالت بگذشت
با بارِ گنه بدون طاعت بگذشت
فردا که به صحنه مجازات روم
گویند که هنگام ندامت بگذشت
کتاب «آداب الصلوة» را که به دختر عزیزم فاطى- که خدایش از مُصلِّین قرار دهد- اعطا مىنمایم، از تاریخ اتمام آن بیش از چهل سال مىگذرد. و قبل از آن- به چند سال- کتاب «سرّ الصلوه» را تمام کردم. و از آن سالها تا کنون بیش از چهل سال مىگذرد و من نه اسرار صلوه را دریافتم، و نه به آداب آن پرداختم، که یافتن غیر از بافتن است و ساختن جدا از پرداختن. و این کتابها حجّتى است از مولا بر این عبد بى مایه. و به خداى تعالى پناه مىبرم از آن که مشمول آیه شریفه کمرشکن لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ. کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ الله انْ تَقْولُوا ما لا تَفْعَلُونَ باشم، و پناهى جز رحمت واسعهاش ندارم.
روایت تکاندهنده امام باقر(ع) درباره حوض کوثر
حضرت امام محمد باقر(ع) میفرمایند: روز قیامت، چون جماعتی را از کنار حوض کوثر دور میکنند، حضرت رسول(ص) میگریند و میفرمایند: چگونه نگریم بر جماعتى که از شیعیان علىبنابىطالب بوده و به سوی دوزخ روان میشوند؟!
در کتاب «بشارة المصطفى» و «مجالس» شیخ مفید و «أمالى» شیخ طوسى روایت کردهاند از شیخ مفید، از ابن قولویه، از حسین بن محمد بن عامر، از مُعَلّى بن محمد، از محمد بن جمهور عَمِّى، از ابن محبوب، از أبو محمّد وابِشى، از أبو وَرْد که گفت: از حضرت امام محمّد باقر علیهالسلام شنیدم که مىگفت: چون روز قیامت بر پا شود، خداوند همه مردم را عریان و پابرهنه در زمین هموارى جمع میکند؛ و آنها را در راه محشر به قدرى متوقف میدارند که همگى عرق بسیارى مىکنند و نفَسهاى آنان به شدت میزند، و به قدرى که خداوند اراده کرده است درنگ مىکنند؛ و این است معناى گفتار خداوند تعالى: «فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا؛ و در آن وقت (اى پیامبر) نمىشنوى مگر صداى آرام و بدون صوت را.»
کانون فرهنگی باقرالعلوم (علیه السلام) مسجد جامع بافران آماده دریافت انتقاد و پیشنهاد سازنده شما در خصوص وبلاگ و امور فرهنگی می باشد. با تشکر