حسان: شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» زبان حال مادرم است

حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: بازوی مادر را گرفته بودم و همین‌طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم حال شعر برایم فراهم شد، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من!


نوای زیبای «آمدم ای شاه پناهم بده، خط امانی ز گناهم بده / ای حرمت ملجأ درماندگان، دور مران از در و راهم بده» با صدای محمدعلی کریمخانی حالا به گوش هر ایرانی آشناست و دل عاشقان امام رضا(ع) را تا بالای گنبد طلا و کنار گلدسته‌های حرم پرواز می‌دهد.

اما شاید کم‌تر افراد بدانند شاعر این نوای زیبا، حبیب‌ چایچیان (حسان) است.

وی در این مصاحبه ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» را چنین بیان می‌کند:

ادامه نوشته

آقا از 28 زیارت فقط یک زیارت را پذیرفتند

زائران امام رضا(ع) بخوانند

بنا دارید به مشهد بروید از همین جا قصد زیارت داشته باشید و هیچ پیرایه‌ای را به آن ملحق نکنید تا ایام زیارت پایان پذیرید... 


آغازین روزهای سال 92 فرصتی است تا شیفتگان کوی دوست، رو به سوی کعبه عشق نهند و با حضور در حرم عالم آل محمد روح و جان از تیرگی‌ها بشویند، حال کسانی که چنین قصدی دارند چه خوب است در زیارت خود اخلاص را سرلوحه اعمال خود قرار دهند و با جان خود بر گرد حریمش طواف عشق نمایند.

مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین عباس محقق کاشانی در کتاب بر منبر خاطره نقل می‌کند: ایام تعطیلات تابستانی حوزه، در یکی از سفرهایی که به مشهد داشتم، برای خداحافظی، خدمت مرحوم آیت‌الله‌العظمی آقای گلپایگانی(ره) رسیدم.

آخر شب بود و آقا تازه از مطالعات درسی فارغ شده، و خسته به نظر می‌رسیدند.

برای رفع خستگی گفتند: قدری بنشینید تا جریانی را برایتان نقل کنم..

اطاعت کردم و ایشان ادامه دادند؛ یکی از آقایان محترم که در قید حیات نیست و خدا رحمتش کند، پیش من آمد و گفت: اگر اجازه می‌فرمایید، مطلب مهمی برایتان بگویم.

گفتم: می‌شنوم.

آن فرد نقل کرد: چند روزی است که از مشهد آمده‌ام و این بار، بیست و هشتمین سفری است که موفق شده و به زیارت آقا امام‌رضا‌(ع) نایل آمده‌ام.

در همین سفر، شبی در عالم رویا دیدم که در صحن اسماعیل‌طلا هستم و آنجا لبریز از جمعیت است و همگی ساکت و متوقف‌اند و کسی حرکت نمی‌کند.

پرسیدم: چه خبر است؟

ادامه نوشته

قدیمی‌ترین تصویر از حرم حضرت عباس(ع)

زیارت اربعین اباعبدالله الحسین(ع)

اربعین حسینی نقطه آغازی برای تزریق خون حسین در کالبد جامعه اسلامی است، برای این روز زیارت اباعبدالله‌الحسین(ع) در کربلا و همچنین خواندن زیارت اربعین توصیه شده است.

چهل روز از واقعه عاشورا می‌گذرد، جابر بن عبدالله انصاری اولین زائر اربعین حسین علیه‌السلام؛ این یار صدیق رسول خاتم صلی الله علیه وآله وسلم به بزرگداشت حماسه حسینی می‌پردازد؛ آری اربعین حسینی نقطه آغازی است برای تزریق خون حسین(ع) در کالبد جامعه اسلامی، نقطه‌ آغازی که به قیام نهمین فرزند حسین منتهی می‌شود.

برای 20 صفر و اربعین حسینی اعمالی مستحبی چون زیارت امام حسین علیه‌السلام تاکید شده است، چنان که امام حسن عسکری علیه‌السلام یکی از 5 علامت مختص شیعه را زیارت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در روز اربعین توصیف می‌کند، هر چند برای کسانی که توانایی سفر به کربلا را ندارند، خواندن زیارت اربعین که توسط امام صادق علیه‌السلام در کتاب «التهذیب» شیخ طوسی آمده است، توصیه شده است.

 متن کامل زیارت اربعین به شرح زیر است:

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَراتِ

ادامه نوشته

نامه خواندنی "عبدالله بن عمر" به "یزید بن معاویه"

پس از ماجرای عاشورا و به شهادت رسیدن حضرت أبا عبدالله الحسین علیه السلام و یارانش، "عبدالله بن عمر" فرزند خلیفه دوم اهل سنت به "یزید بن معاویه" خلیفه وقت نامه ای نوشت.
خواندن این نامه که در صفحه 247 از کتاب "الطرائف" به نقل از کتاب "تاریخ البلاذری" منتشر شده، خالی از لطف نیست. متن کامل نامه "عبدالله بن عمر" و پاسخ "یزید بن معاویه" به شرح ذیل است:

لما قتل الحسين عليه السلام کتب عبد الله بن عمر الى يزيد بن معاوية يعاتبه على قتل الحسين عليه السلام، فکتب اليه يزيد: يا أحمق... فإن يکن الحق لنا فعن حقنا قاتلنا، وإن يکن الحق لغيرنا فأبوک أول من سن هذا وآثر واستأثر بالحق على أهله.

ترجمه: هنگامی که حسین علیه السلام به قتل رسید عبدالله بن عمر به یزید بن معاویه نامه ای نوشت و او را بخاطر قتل حسین علیه السلام مورد عتاب و ملامت قرار داد. یزید هم پاسخ داد: ای احمق ... اگر حق با ما بود، ما به حق جنگیدیم، و اگر حق با آنها (امام حسین و یارانش) بود، پدر تو اولین کسی بود که این سنت را پایه گذاری کرد و دست به قتل و انتقام گیری از اهل حق زد.
الوعدالصادق به نقل از شیعه آنلاین

شعر داخل ضریح امام حسین(ع)

کربلا لا زلت کرباً وبلا . . .
 داخل ضریح جدید امام حسین(ع) بخش‌هایی از شعر مشهور «سید رضی» از علمای قرن چهارم و گردآورنده نهج‌البلاغه نقش بسته است.

ضریح جدید مضجع شریف سیدالشهداء(ع) پس از 18 روز مراسم باشکوه به کربلا منتقل شد تا در ماه ربیع‌الاول به جای ضریح فعلی قرار گیرد.

این ضریح توسط استاد محمود فرشچیان طراحی شده و خطاطی‌های آن را استاد سیدمحمد حسینی‌موحد انجام داده است.

آیات، احادیث و اشعار زیبایی بر ششمین ضریح امام حسین(ع) نقش بسته است که از جمله آن‌ها، بخش‌هایی از شعر مشهور «سید رضی» از علمای قرن چهارم و گردآورنده نهج‌البلاغه است:

کرْبَلا، لا زِلْتِ کَرْباً وَبَلا / ما لقی عندک آل المصطفى

کربلا پیوسته اندوه و بلا بوده‌ای به دلیل مصیبت‌هایی که خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در نزد تو دیدند

 

کَمْ عَلى تُرْبِکِ لمّا صُرّعُوا / من دم سال و من دمع جرى

چه بسیار بر خاک تو فرو افتادند و چه خون‌هایی که روان شد و چه اشک‌ها که جاری

ادامه نوشته

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست...

زینت دوش نبی ، در حرم یاری نداشت


 هیچ سرداری نداشت 

روز روشن پیش چشمش تیره بود

  تکیه زد بر نیزه ی غربت ، به میدان خیره بود 

زیر لب می گفت : یارب ، باغ من پامال شد ! 

اصغرم بی حال شد 

خیمه ها تنهاست ، بی یاور شدم

 اکبرم رفته  علمداری ندارم در حرم 

بی کسم ! خالی شده دور و برم 

تشنگی ، آتش به جانم ریخته 

این کویر خشک با دریای خون آمیخته 

سوخته لعل لبم 

می روم ! 

می روم اما به فکر زینبم

جملاتى که بر سرِ درهاى جهنّم نوشته است‏/ عذاب قاتلان سیدالشهداء

مرحوم علامه طهرانی می گوید: جهنّم محلّ صُدور و ورود قبائح است، و هر کس به هر مقدار از زشتی ها با خود داشته باشد، در صورتی که در مراحل و منازل بین راه تا قیامت پاک نشود باید با آتش قرین و توأم باشد.

مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه در جلد دهم کتاب معاد شناسى (که به اعراف، بهشت و جهنم اختصاص دارد) در قسمتی از مباحث چنین می نویسد: از مجموع آنچه گفته شد، به دست مى‏ آید که جهنّم محلّ صُدور و ورود قبائح است، و هر کس به هر مقدار و به هر صورت از زشتی ها، چه در مرحله عقائد، و چه در مرحله ملکات و اخلاق و صفات، و چه در مرحله اعمال و رفتار، و حتّى در مرحله مجرّدِ نیّت و خواسته‏ هاى درونى؛ اگر با خود قبح و زشتى و شرک و عناد و کجروى و انحراف از حقّ داشته باشد، در صورتی که در مراحل و منازل بین راه تا قیامت، از مصائب دنیویّه، و سکرات مرگ، و عذاب قبر، و روز رستاخیز، و توبه و شفاعت، و غیرها پاک نشود باید با آتش قرین و توأم باشد. و لذا درهاى جهنّم هر کدام نمایشگر یک نوع انحراف و تعدّى در یکى از این مراحل است‏.

جملاتى که بر سرِ درهاى جهنّم نوشته است‏

ایشان در ادامه جملاتى که بر سرِ درهاى جهنّم نوشته است‏ را چنین بیان می کند: و مجلسى رضوان الله علیه از کتاب «فضائل» شاذان، و از کتاب‏ «روضه» با اسناد خود مرفوعاً از عبد الله بن مسعود، از حضرت رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم روایت مى ‏کند در ضمن حدیث معراج که: من دیدم بر سر درهاى جهنّم نوشته بود بدین طریق که:
عَلَى البابِ الاوَّلِ ثلاثُ کَلماتٍ: مَنْ رَجا اللَهَ سَعِدَ. وَ مَن خافَ اللَهَ أَمِنَ. و الهالِکُ الْمَغرورُ مَن رَجا غَیرَ اللَهِ، و خَافَ سِوَاه.
«بر سر در اوّل سه جمله نوشته بود: آنکه امید به خدا دارد پیروز است. و آنکه از خدا بترسد در امان است. و آنکه امید به غیر خدا دارد و از غیر او مى ‏ترسد، شخص مغرور و در هلاکت است.»

وَ عَلى الباب الثَّانى: مَن أَرادَ أَنْ لا یَکونَ عُریانًا یَومَ القیامَةِ فَلیَکْسِ الْجُلودَ العَارِیةَ فِى الدُّنیا. مَنْ أَرادَ أَنْ لا یَکونَ عَطشانًا یَومَ الْقِیامَةِ فَلیَسْقِ العِطَاشَ فى الدُّنیَا. مَن أَرَاد

ادامه نوشته

مکاشفه همسر علامه طباطبایی(ره) در روز عاشورا

علامه طباطبایی(ره) معتقد بود: تنها راه منحصر به فردِ وصول به معرفت امام حسین(ع) و ادراک مقام ولایت مطلقه حضرات معصومین علیهم‌السلام، عرفان است و بس!


عنایت به کلمات اولیا و بزرگان مکتب، راهگشای انسان است. از جمله این بزرگان مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی است که چنین می‌گوید: حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام برای رفع حجب و موانع سیر الی الله نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم دارند.

علامه حسینی طهرانی که از شاگردان سلوکی و علمی علامه طباطبایی بود، در کتاب «لمعات الحسین» حدیثی را از حضرت امام حسین علیه‌السلام نقل می‌کند و در قولی دیگر در تفسیر آن چنین به بیان علامه طباطبایی استشهاد می‌کند:

خطبه سید الشهداء درباره معرفت خدا و امام‏

از جمله فرموده‌های حضرت سید الشهداء أباعبدالله الحسین(ع) است که روزى به عنوان خطبه براى اصحاب خود ایراد نمودند:

أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ، وَ استَغنَوا بعِبادَتهِ عَن عِبَادَة ما سِواهُ.

فَقالَ رَجلٌ: یابنَ رسولِ اللَهِ! مَا مَعرِفَة اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ فَقالَ: مَعرِفَة أَهلِ کُلِّ زَمَانٍ، إمامَهُ الَّذِى یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ.

«اى مردم! به درستی که خداوند خلق خود را نیافرید، مگر از براى آنکه به او معرفت و شناسایى پیدا کنند. پس زمانی که او را بشناسند، در مقام بندگى و عبودیت او بر مى‏‌آیند؛ و به واسطه عبادت و بندگى او از عبادت و بندگى غیر او از جمیع ما سِوى مُستغنى مى‏‌شوند.

در این حال مردى گفت: اى پسر رسول خدا! معرفت خداوند عز و جل چیست؟

حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، امام خود را که واجب است از او اطاعت و پیروى کنند.»

ادامه نوشته

 هشت طلبکاری که به دنبال انسان هستند

  روزى شخصى خدمت امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام رسید و عرضه داشت: اى پسر رسول خدا! شب را چگونه و در چه حالتى سپرى نمودى؟ و اكنون در چه حالتى هستى؟... 

امام سجاد علیه السلام طی روایتی  در پاسخ به پرسش یکی از اصحاب خود ضمن بیان حالت روحی افراد در طول شبانه روز به تشریح اموری که انسان در طول زندگی خود باید به آنها توجه کند پرداخته اند که در ذیل تقدیم می شود.

روزى شخصى خدمت امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام رسید و عرضه داشت: اى پسر رسول خدا! شب را چگونه و در چه حالتى سپرى نمودى؟ و اكنون در چه حالتى هستى؟

حضرت در پاسخ چنين اظهار نمود: شب را گذراندم و هم اكنون در حالتى مى باشم كه هشت چيز به دنبال من مى باشند و مرا مى طلبند:

1 - خداوند متعال ، كه از من اطاعت و اجراء دستورات و انجام واجبات و وظايف را مى طلبد.

2 - پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله ، كه انجام مستحبّات و كارهاى پسنديده را از من مى طلبد.

3 - عائله و خانواده ام ، كه از من نفقه و مايحتاج زندگى خود را درخواست دارند.

4 - هواى نفس ، كه آرزوى رسيدن به خواسته هاى خود را دارد.

5 - شيطان ، كه مى خواهد مرا مطيع و فرمان بر خويش قرار دهد.

6 - دو ملك ماءمور الهى ، كه در همه جا و همه حالات همراه من هستند و از من صداقت و درستكارى مى خواهند.

7 - ملك الموت و عزرائيل است ، كه هر لحظه ممكن است روح و جان مرا بگيرد.

8 - و در نهايت قبر است ، كه در انتظار دريافت و تحويل بدن و جسم من به درون خود مى باشد.

سپس امام عليه السّلام افزود: اكنون حال كسى كه در چنين حالات و در مقابل چنين طلبكارانى قرار گرفته است ، چگونه مى تواند باشد. - اعيان الشّيعة: ج 1، ص 645.

-

چهل داستان و چهل حديث از إمام زين العابدين عليه السّلام عبداللّه صالحى

خبر گزاری حوزه

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست...

زینت دوش نبی ، در حرم یاری نداشت


 هیچ سرداری نداشت 

روز روشن پیش چشمش تیره بود

  تکیه زد بر نیزه ی غربت ، به میدان خیره بود 

زیر لب می گفت : یارب ، باغ من پامال شد ! 

اصغرم بی حال شد 

خیمه ها تنهاست ، بی یاور شدم

 اکبرم رفته  علمداری ندارم در حرم 

بی کسم ! خالی شده دور و برم 

تشنگی ، آتش به جانم ریخته 

این کویر خشک با دریای خون آمیخته 

سوخته لعل لبم 

می روم ! 

می روم اما به فکر زینبم

هم نفس شهدا

الا ... اى محرم!

بی معرفتی است وقتی از زمین و آسمان، انس و جان، نبات و حیوان و هر ذره ای ناله "یا حسین" بلند است، از این گوشه شبکه مجازی نوایی شنیده نشود. پرچمی بر افراشتیم و سیاهی زدیم در و دیوار را؛ گلاب پاشیدیم و آب و جارو زدیم راه را تا این کلبه درویشی رنگ و بوی خیمه عزای فرزند غریب زهرا(س) را بگیرد. این حسینیه مجازی میزبان شماست تا کمی از کربلا بگوییم و برای سردار بی یاورش نوحه سر دهیم:

الا ... اى محرم!

تو آن خشم خونين خلق خدايى كه از حنجر سرخ و پاك شهيدان برون زد تو بغض گلوى تمام ستمديدگانى كه در كربلا - نيمروزى به يكباره تركيد تو خون دل و ديده روزگارى كه با خنجر كينه توز ستم، بر زمين ريخت تو خون خدايى كه با خاك آميخت تو شبرنگ سرخى، كه در سالهاى سياهى درخشيد الا ... اى محرم!

تو خشم گره خورده ساليانى، تو آتشفشانى تو بر ظلم دشمن گواهى تو بر شور ايمان پاكان نشانى تو هفتاد آيه، تو هفتاد سوره، تو هفتاد رمز حياتى تو پيغام فرياد سرخ زمانى تو، موجى ز درياى عصيان و خشمى كه افتان و خيزان رسيده است‏بر ساحل روزگاران الا .. . اى محرم!

تو فجرى، تو نصرى تويى «ليله القدر» مردم تو رعدى ، تو برقى تو طوفان طفى تويى غرش تندر كوهساران!

الا ... اى محرم! تو ياد آور عشق و خون و حماسه تو دانشگه بى نظير جهاد و شهادت تويى مظهر «ثار» و «ايثار» ياران الا ... اى محرم!

به هنگام و هنگامه هجرى كاروان شهيدان تو آن راهبان روانبخش و مهمان‏نوازى كه در پاى رهپوى آزادگان لاله ارغوان ميفشانى

الا ... اى محرم! به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان كه همواره بر ضد بيداد، قامت كشيدند و در صفحه سرخ تاريخ، زيباترين نقش جاويد را آفريدند تو آن آشناى كهن ياد و دشمن‏ستيزى كه همواره در يادشانى

الا .. . اى محرم! تو آن كيمياى دگرگونه ‏سازى كه مرگ حيات آفرين را - به نام «شهادت‏» به اكسير عشقى كه در التهاب سر انگشت‏ سحرآفرينت نهفته است.

چو شهدى مصفا و شيرين به كام پذيرندگان مي‏چشانى

رجانیوز

روضه علي اصغر خواندم، گريه كرد و دستمال اشك آلود را داد تا بمالم به سينه جوان سرطاني

از  ويژگيهاي آيت الله حق شناس (عالم اخلاقي معروف تهران) كه بسياري از شاگردان و علاقه مندان او از آن آگاه بودند، مراتب ارادت وي به حضرت علي اصغر(ع) و استمداد از روضه ايشان است.

حاج سيدمحسن حسيني در يادداشت دوم کتاب "عبد کریم" خاطره‌اي در اين‌باره نقل كرده است :

«سال‌ها پیش یکی از جوان‌های فامیل به سرطان ریه مبتلا شد. او در حدود یک سال بود زمین گر شده بود. به چندین دکتر مراجعه کرده بود و همگی جوابش کرده بودند. بعضی دکترها تصریح کرده بودند بیشتر از یک ماه دوام نخواهد آورد.

روزی در یکی از مهمانی‌ها و جمع‌های فامیلی، دیدم خانواده‌ی او بسیار ناراحت و متأثر هستند. آنها به‌خصوص پدرش از شفای او ناامید شده بودند. به آن‌ها پیشنهاد کردم آن جوان را به نزد حضرت آیت‌الله حق ‌شناس بیاورند.

آن‌ها با ناامیدی و یأس، این پیشنهاد را قبول کردند. یکی دو روز بعد، برادرهایش او را به خانه‌ی حاج آ قا آوردند.

حاج آقا به من فرمود: "شما الآن یک روضه‌ی حضرت علی اصغر علیه‌السلام بخوان"

من هم شروع به خواندن روضه کردم و ایشان شروع به گریه کردند. بعد از روضه، حاج آقا دستمالی را که با آن اشک‌های خود را پاک کرده بودند، به من دادند و گفتند: "داداش جون! این دستمال را بده ایشان به سینه‌اش بمالد. دیگر هم لازم نیست به دکتر مراجعه کند."

حاج‌آقا در این باره دیگر هیچ حرفی نزد و ما آن دستمال را به سینه‌‌های مریض مالیدیم و خداحافظی کردیم و آمدیم بیرون.
پس از چند روز دیدم آن جوان برای کسب و کار به بازار آمده است. او می‌گفت: "از همان روز بعد از ملاقات با حاج آقا، تصمیم گرفته است به زندگی عادی برگردد و مدتی با دکتر و دارو خداحافظی کند."

یادم هست در همان روزها در جلسه‌ای در حضور آیت‌الله حق شناس وقتی بیماران را دعا می‌کردم، آن فامیلمان را نیز دعا کردم. حاج آقا بعد از جلسه به من فرمود: "داداش جون! آن آقا که خوب شد!"»

و بعد، ما دیدیم به واقع همین‌طور شده است. پس از مدتی معلوم شد که آن جوان به طور کامل از آن بیماری شفا یافته و اثری از بیماری و مرضش باقی نمانده. الحمدلله او سال‌هاست در صحت و سلامت به زندگی ادامه می‌دهد و گاهی در این جلسه‌های توسل و روضه‌ی هیأت ما نیز شرکت می‌کند.

مشرق به نقل از الوعدالصادق

حجت‌الاسلام پناهیان مطرح کرد

امام زمان(عج) در آغاز قیام خود، در کنار خانه کعبه بین رکن و مقام می‌ایستد و ندا می‌دهد: «ألا یا أهل‏ العالم‏ إن جدّی الحسین قتلوه عطشان»، ای اهل عالم! همانا جدّ من حسین(ع) را با لب عطشان به شهادت رساندند.


حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در دهه اول محرم با حضور در هیئت دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) به موضوع «رازهای عاشورا؛ راه سلوک، رمز ظهور» ‌پرداخت که به طور اجمالی در ادامه می‌آید:

*با اولویت‌ترین مفاهیم در دوران انقلاب، دفاع مقدس و پس از آن چه بود؟

ادامه نوشته

می‌خواهند عاشورا را سکولاریزه کنند/باید بعد سیاسی حادثه کربلا تبیین شود

مجالس مذهبی و هیئات ما که در آستانه محرم تکلیف بزرگی را بر دوش دارند می توانند خوب و بد مسائل روز را برای ما روشن کنند و زمینه ساز رشد اخلاقی و اعتقادی مخاطبین شوند به شرط اینکه ارتباط خود را از حقیقت و باطن حادثه کربلا یعنی "فرهنگ عاشورا" جدا نکنند.

تاکید علما و نخبگان مذهبی بر این است که مجالس عزاداری ما بویژه مجالس روضه اباعبدالله الحسین, در کنار تقویت رابطه عاطفی با حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام باید عامل معرفت و بصیرت مخاطب باشد و علاوه بر توجه به تمام وجوه خود؛ ابعاد سیاسی مظلومیت اهلبیت بویژه حادثه بزرگ عاشورا را مد نظر قرار دهند.

مجالس مذهبی و هیئات ما که در آستانه محرم تکلیف بزرگی را بر دوش دارند می توانند خوب و بد مسائل روز را برای ما روشن کنند و زمینه ساز رشد اخلاقی و اعتقادی مخاطبین شوند  به شرط اینکه ارتباط خود را از حقیقت و باطن حادثه کربلا یعنی "فرهنگ عاشورا" جدا نکنند، سینه زدن و اشک ریختن هایی که توام با معرفت و بصیرت نباشد و منحصرا اعمالی به صرف عادت باشد به یقین فاقد قدرت لازمه جهت بصیرت سیاسی و رشد و تعالی اخلاقی افراد جامعه خواهد بود.

در این زمینه، نظرات و اشارت های مهمی نیز از سوی عالمان دینی و چهره هایی همچون امام خمینی(ره) نیز مطرح شده است که تماماً بر دیده شدن وجوه واقعی حادثه عاشورا و تبیین بعد سیاسی حادثه کربلا تأکید دارند.

*** آنچه که در ادامه می خوانید گفتارهایی از امام راحل(ره) ، حجت الاسلام پناهیان ، حجت الاسلام میرباقری و حجت الاسلام محمدیان در رابطه با ماهیت واقعی مجالس عزای اهلبیت(س)، هیئات مذهبی و بیان ماهیت های سیاسی حوادث تاریخ تشیع در این مجالس است.

ادامه نوشته

تابلو "عصر عاشورا" در چه شرايطي خلق شد؟

تابلو عصر عاشورا يكي از منحصر به فرد ترين آثار هنري استاد محمود فرشچيان است كه تحت شرايط خاصي تصوير و پس از آن به موزه آستان قدس رضوي اهدا شد.
به گزارش مشرق، عصر عاشورا یکی از آثار نگارگری محمود فرشچیان است که در عاشورای سال ۱۳۵۵ به تصویر کشیده شده‌است.

موضوع اثر:  بازگشت مرکب بی‌سوار امام حسین(ع) به سوی خیمه‌ها در عصر عاشورا

سبك: نگارگري

تكنيك: اكريليك

ابعاد: 73 × 98 سانتی متر

ادامه نوشته

أین الطالب بدم المقتول بکربلا

" السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين "

عاشورا سرچشمه فياض بصيرت و معيار حق و حقيقت است الي الابد ...

و نكته مهمي كه مثل بغضي در گلو مانده اينست ؛

ما منتظريم، اما ... اما حسين عليه السلام را منتظرانش كشتند ...

توصیه آیت الله بهجت به یک عمل مستحبی

چند توصیه از آیت الله بهجت در خصوص قیام به عزاداری حضرت سید الشهدا (ع) و توجه به رسالت خطیر منبر  را می خوانید.

 یک مستحب و هزار واجب!

معلوم مى شود نماز شب مستحبى است نظیر روضه خوانى، که وقتى در زمان رضاخان منع کردند، یکى از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حایرى (رحمةالله) به ایشان عرض کرد: چیزى نیست ، روضه خوانى یک عمل مستحب است که پهلوى آن را منع کرده است. حاج شیخ (رحمةالله) فرمود: بله مستحبى که هزار واجب در آن است.

خدا مى داند که چه قدر احکام واجب و چه چیزهایى از حالات ، سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین (علیهم السلام) که در مقدمه روضه نقل مى شود، سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است !

ادامه نوشته

دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟

این روزها حال و هوای کوفه دیدنی تر از همیشه شده، در بازار کوفه که قدم بزنی این بی قراری و نا آرامی را احساس می کنی.

صدای جان فرسای آهنگری ها ، لحظه ای قطع نمی شود ، همه در پی سفارش شمشیر و خُود و نیزه و تیر اند.

خدای من؛ این همه سلاح ! این همه تجهیزات ! برای جنگ با کیست ؟  برای دریدن چند نفر ...؟

انگار کوفیان نمی دانند خنجرهایشان چه بلایی بر سر اهل بیت پیامبر می آورد.  یا شاید نمی دانند حسین (ع) همراه  "خانواده"  در راه کوفه است.

 کوفیان یقینا از آمدن دختر امیرالمومنین به این سفر خبری ندارند.  و یا اینکه از طفل شیرخوار حسین خبری به گوششان نرسیده که این گونه به میزبانی حسین(ع) می روند.

 انگار کوفیان دست به دست هم دادند تا نسل مولایمان امیرالمومنین را از روی زمین بردارند.

آی مردم بوی محرم به مشام می رسد، بوی خون ، بوی عزا ، بوی نوحه های محرم و شب های عاشقی...

کوفیان دارند مهیای جنگ با حسین(ع) می شوند .

چند روزی بیشتر نمانده است تا کوفیان از خجالت مولایمان حسین در بیایند و به عهد و پیمانی که با او بسته بودند وفا کنند.

هم نفس شهدا

 

تصاویر زیبا از حرم امیر المومنین(ع)

ادامه نوشته